قالب شعر: غزل
با دیــدن تـو گفتم عـجـــب نجابتی را دارد!
بــه وصلت نـرسیدن عجب غرامتی را دارد!
دل دادنِ مـــن جـرم،خـطـا،معـصـیــتـی بـود
هر جـــرم و گنـاه در پی خود انابـتی را دارد
بـا هــزار آرزو پـــر گــشــودم و نفــهمیدم که
این قـهقـهـهی شوق، عجـب عاقبتی را دارد!
زیــر تــازیــانـهی عـشـق و جـنون مات شدم
بدن پــیـر و کهنسالم عجب صلابتی را دارد!
بــعـد از تــــو نــشــســـتـم و فــقـط زار زدم
وین خاک دو گونهام عجب رطوبتی را دارد!
عــشــق تـــو مــیــوهی مـمـنـوع بهـشت بود
خــوردن ایـن میوه عـجـب عقوبتی را دارد!
عــمـــارت بــودم؛ تــو رفــتــی و آوار شـدم
عـاشقـی به دنبالش عجب خسارتی را دارد!
[COLOR=rgb(184, 49...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.