قالب شعر: غزل
یادت شده بختک، به تو میاندیشم دمادم
برای تو ای بی وفا چه شعرها نسرودم
تو که رفتی خورشید هم چشم فرو بست
چه غریبانه به سیاهی بدل شد سپیده دم
ققنوس میمیرد و ز آتش جان میگیرد اما
من ققنوسی جان داده در آتش سردم
تو که ما را از خود محروم کردی، حداقل
میشود شبی در خواب ببینمت یک دم؟
(ادامه دارد...)