من به آمار زمین مشکوکم تو چطور؟
اگر این سطح پر از آدمهاست
پس چرا این همه دلها تنهاست؟
بیخودی می گویند هیچ کس تنها نیست
چه کسی تنها نیست؟ همه از هم دورند
همه در جمع ولی تنهایند
من که در تردیدم تو چطور؟
نکند هیچکسی اینجا نیست
خواجه مگو که من منم
من نه منم ، نه من منم
گر تو توئی و من منم
من نه منم ، نه من منم
عاشق زار او منم
بی دل و یار او منم
یار و نگار او منم
غنچه و خار او منم
لاله عذار او منم
چاره ی کار او منم
بر سر دار او منم
من نه منم ، نه من منم
باغ شدم ز ورد او
داغ شدم ز گرد او
لاف زدم ز جام او
گام زدم ز گام او
عشق چه گفت نام او
من نه منم ، نه من منم
دولت شید او منم
باز سپید او منم
راه امید او منم
من نه منم ، نه من منم
گفت برو تو شمس دین
هیچ مگو ز آن و این
تا شودت گمان یقین
من نه منم ، نه من منم
مولانا