عاشقانه‌ها عاشقانه‌های زهرا عاشوری

[ASaLi_Nh8ay]

حالا برای منی و هواس همیشه ی منی
حالا کنارم هستی و همدم تمام وقت منی
چقدر این ما شدن شیرین و دوست داشتنی ست
چقدر قلبم از منزلگاهه تو شدن رضایت دارد
چقدر خوب است حال دلمان در کنار هم .​

 

[ASaLi_Nh8ay]

طوفان به پا می کند جعدِ گیسُوانِ تو
مرا جادو می کند بَرهَم خوردنِ مُژگانِ تو

شکیبایی جُستم برای دیدار تو
خمار گشت چشم میانِ ابرُوانِ تو​

 

[ASaLi_Nh8ay]

هوا سرد شد تو پیچیدی در خود
من لحافی آورده ام تا تنت را گرم کنی

سر در گریبان بردیُ دست کشیدی از همه
من حالِ خوب آوردم تا مهمان نوازی کنی.
​

 

[ASaLi_Nh8ay]

هوا سرد شد تو پیچیدی در خود
من لحافی آورده ام تا تنت را گرم کنی

سر در گریبان بردیُ دست کشیدی از همه
من حالِ خوب آوردم تا مهمان نوازی کنی.
​

 

[ASaLi_Nh8ay]

رفت در عمقِ دلم حالتِ خنده های تو،یک لحظه رویا بودم
فکر و عقل بیکار شدُ گم گشته شد افکارم،گویی زمان خواباندم

به چه نحو در گذری ؟ بیمار رویت گشته ام
لحظه ای صبر گزین درمانِ من ، جا مانده ام.
​

 

[ASaLi_Nh8ay]

هم ترانه ، هم صدایم خواب رفت
هم هجومو شور شعرم خواب رفت
من ندانم، چه شد این لحظه چنین آرامم
این چنین تنها و بی تاب و اسیر یارم​

 

[ASaLi_Nh8ay]

شکیبایی جُستم برای دیدار تو
خمار گشت چشم میانِ ابرُوانِ تو

تو خواه تا جان شود فدای تو
شود سبزه ی سَروُ چَمانِ تو​

 

[ASaLi_Nh8ay]

دهدم از رخ او جان و جهانی خوشتر
نشود جای دگر حال و حدیثم برتر

من همان مرغِ شبه نغمه سرای عشق تو
من همان نوشته ی عجین شده با مشق تو

من پر از ساز و پر از ناز و پر از شیداییم
من یکی اندر هزار داستانِ دلدادگیم

تازه می شوم به یک نگاه گر مهمان کنی مرا
آب حیاتی گر به یک دم رو به سویم کنی جانا.​

 

[ASaLi_Nh8ay]

حالا برای منی و هواس همیشه ی منی
حالا کنارم هستی و همدم تمام وقت منی
چقدر این ما شدن شیرین و دوست داشتنی ست
چقدر قلبم از منزلگاهه تو شدن رضایت دارد
چقدر خوب است حال دلمان در کنار هم​