«یلدا» یعنی یک دوستت دارم طولانی از لب‌هایی که یک سال سکوت کرده بودند.

دل نوشته تن‌های تنها | آرزو توکلی کاربرانجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

A.TAVAKOLI❁

کاربر خبره
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,948
پسندها
94,553
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
  • نویسنده موضوع
  • #1
"به نام تویی که منشا دوست داشتن‌هایی"
نام دلنوشته: تن‌های تنها
نام نویسنده: آرزو توکلی
مقدمه:

نمی‌دانم برای چه می‌نویسم یا برای که؟ شاید هم می‌نویسم برای تانی خاطرم...
و من که هستم؟ چشمانم دور تا می‌چرخد. من کجا هستم؟ میان این حجم قرمز ونارنجی چه می‌کنم با ذهنی مملو از تهی و قلبی خسته از تپش!
جسمی که رها می‌شود روی سنگ‌ریزه‌های خیس ساحل و چشمانی که با ناجوان‌مردی بسته می‌شود به روی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

S_MELIKA_R

مدیر بازنشسته
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,263
پسندها
19,567
امتیازها
46,373
مدال‌ها
30
سن
26
  • #2

423741_44db087e1359b37f105360906dec08af.jpg



" به نام ایزد منان "

هر انچه از دل برآید، خوش آید!

کاربر گرامی نهایت قدردانی را داریم که نوشته های زیبایتان را در انجمن یک رمان به اشتراک می گذارید!
خواهشمندیم پیش از پست گذاری و شروع دلنوشته ی خود، قوانین زیر را به خوبی مطالعه بفرمایید.
"قوانین بخش دلنوشته ی کاربران"

پس از گذشت حداقل 30 پست از دلنوشته تان، می توانید در تاپیک زیر درخواست...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : S_MELIKA_R

A.TAVAKOLI❁

کاربر خبره
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,948
پسندها
94,553
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
  • نویسنده موضوع
  • #3
"فکرم پر می‌کشد سمت دور دست‌ها! من هستم، خورشید هست، غروب دل‌انگیزش هست... حالا من هستم و...
هیچ فقط و من هستم و منی سرگردان میان زمین و آسمان!"
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

A.TAVAKOLI❁

کاربر خبره
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,948
پسندها
94,553
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
  • نویسنده موضوع
  • #4
" و مَن مانده‌ام بین بودن‌ها و نبودن‌ها
و سیر شده‌ام از بودن‌هایی بی‌فایده
و چه می‌شد اگر هَمه می‌رفتند؟
و پایشان که دو جفتی وَسَطِ زندگیِ مَنِ خسته بود را بیرون می‌کشیدند؟
و تو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

A.TAVAKOLI❁

کاربر خبره
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,948
پسندها
94,553
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
  • نویسنده موضوع
  • #5
" آسمان زیبایم لحظه به لحظه رنگ عوض می‌کند؛ شاید از فرا رسیدن فراغ یار، غروب خورشیدش و من می‌ایستم و دستانم را به پهنا باز می‌کنم سمت چشم‌انداز فَرّار روبه‌رویم. و من دیدم چهره‌ی محبوبم را و چه سخت دریغ کرد غروب دلچسب رخش را! و من لعن و نفرینم گم شد میان قهقه‌ی دردآلوم و من...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

A.TAVAKOLI❁

کاربر خبره
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,948
پسندها
94,553
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
  • نویسنده موضوع
  • #6
"و صُبح چقدر می‌تواند تَلخ باشد...
برای مَنی که...
تا سَحَر خواب آمَدَنَت را دیده‌ام...
و
غروب چقدر [COLOR=rgb(0, 0...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : A.TAVAKOLI❁

A.TAVAKOLI❁

کاربر خبره
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,948
پسندها
94,553
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
  • نویسنده موضوع
  • #7
" مشتم پر می‌شود از سنگ‌ریزه‌هایی که تنم را در بر گرفته است، دستم بالا می‌آید و بعد... پرتاب به سوی آب و آن حجم قرمز و نارنجی. حرص چه را سر این غروب خالی می‌کردم؟ حرص نبودنش را؟ [COLOR=rgb(0, 0...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

A.TAVAKOLI❁

کاربر خبره
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,948
پسندها
94,553
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
  • نویسنده موضوع
  • #8
" من دوستت دارم، بی‌اقرار، عاشقانه! از همان آش کشک‌های خاله‌ای که چه بخوری چه نخوری پایت است."
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

A.TAVAKOLI❁

کاربر خبره
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,948
پسندها
94,553
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
  • نویسنده موضوع
  • #9
"‌خنده دار است نه؟ من درنبودت رویا پردازی را از بر شده‌ام که در آغوشت نه، اما به یاد گرمایش گول می‌زنم قلبم را، عقلم را، چشمان خیسم را! و دستانم پاک می‌کند چشمه‌ی جوشان اشکم را با خیال دستانت و مهرش و عطرش[COLOR=rgb(184, 49...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

A.TAVAKOLI❁

کاربر خبره
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,948
پسندها
94,553
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
  • نویسنده موضوع
  • #10
"تو جانم می‌گویی و من جانم در می‌رود
و چقدر سخت است کنارت بودن

و سخت تر از آن عطرت را حس کردن و دم نزدن
چقدر درد دارد کنارت بودن، لمس نکردن دستان نوازشگرت
و من گفته بودم زیادی خیال بافم؟
که در خواب ببینم جانم‌هایت نصیبم شود
از همان خواب‌هایی که اگر آرزو شود باید به گور ببرم
و چقدر درد دارد جانم نگفتنت."
 
امضا : A.TAVAKOLI❁
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا