ممنون عزیزم ولی این نبود داستان این رمان از این قرار بود که یه دختره که رییس شرکت بود داشت مهندس استخدام میکرد بعد یه پسری که خودش خیلی پولدار بود و باباش شرکت داشت با باباش به قهر میکنه و میاد تو شرکت دختره استخدام میشه بعد فکر کنم دختر عمو پسره بود که میخواستن پسره رو مجبور کنن باهاش ازدواج کنه ولی پسره قبول نمیکرد ولی دختر عموش رییس شرکتشو میدزده و پسره رو مجبور میکنه باهاش باشه وبعدا به بابا پسره میگه پسرتو به من ت*جاوز کرده ولی بعدا با آزمایش معلوم میشه که دختره دروغ گفته و خودشم اعتراف میکنه که پسره رو مجبور کرده بعدشم این پسره با همون صاحب شرکتش که عاشقش بود ازدواج میکنه
سلام دوستان :)
دنبال رمانی میگردم، که در مورد دختری بود که با دوستش برای تست بازیگری میرن در صورتیکه خودش نمیخواسته تست بده، ولی اتفاقی میفته که بعد از تست دادن قبول میشه.
باباش مدیر بازنشسته س و تک فرزنده و بعد از بازی، خیلی معروف میشه.
یه مرد به اسم آرشاویر چون شبیه عشقش توی ایتالیا بوده، عاشقش میشه ولی پسره فک کنم مبتلا به پارانویا بوده چون عشق ثابقش مازوخیست بوده و در نهایت همین باعث شده که بمیره.
دختره با کمک پدر شوهرش، آرشاویرو درمان میکنه.
سلام دوستان من دنبال یه رمانم که یه دختری تو پارک میخوان کیفشو بزنن پسره داستان نجاتش میده بعد از هم خوششون میاد و قرار میزارن بعد پسره وضع مالی خیلی معمولی داره ولی دختره پولداره و پسره نمیدونه پسره که میفهمه با هم کات میکنن تا جایی که پسره میره شرکت بابا دختره و استخدام میشه و وضعش خوب میشه و اینکه پسره حسابداره و دختره هم دورگس ممنون میشم اگه میدونید بگید
سلام
من دنبال رمانی هستم که اسمش رو فراموش کردم
ممنون میشم راهنمایی کنید
درباره دختری هست که خونوادش رو بر اثر زلزله از دست داده و از تعدادی از بچه های اقوامش نگهداری میکنه.
سلام
ی رمان بود ک ی خواهر برادر بودن ...برادر عاشق ی دختره پولدار میشه برادر دختره راضی ب ازدواج نیس و میگه ما پول داریم و شما هیچی ندارین ..بعدش مخفیانه دختر و پسر با هم فرار میکنن و ازدواج میکنن...برادر دختره میفهمه و عصبانی میشه و میره سراغ خواهر پسره و ب زور باهاش ازدواج میکنه....بعد از چند وقت اون دختر و پسر برمیگردن و...
سلام دوستان دنبال یک رمان هستم با این مضمون،برای دختری پاپوش درست می کنند با عکس ونامه که عاشق نامزد خواهرش هست وبرای خواهرش می فرستند وباعث خودکشی خواهر می شوند،دختر از طرف خانواده و نامزد خودش به شدت طرد شده وبا وجود زندگی با خانواده اش خودش خرجشو در میاره فکر کنم خواهرش ناتنی بود،بعد طی جریاناتی معلوم میشه همه چیز کار یکی از دشمنان پدرش هست خواهرش خودکشی نکرده بلکه کشته شده و دختر بی گناه هست
سلام
ی رمان بود ک ی خواهر برادر بودن ...برادر عاشق ی دختره پولدار میشه برادر دختره راضی ب ازدواج نیس و میگه ما پول داریم و شما هیچی ندارین ..بعدش مخفیانه دختر و پسر با هم فرار میکنن و ازدواج میکنن...برادر دختره میفهمه و عصبانی میشه و میره سراغ خواهر پسره و ب زور باهاش ازدواج میکنه....بعد از چند وقت اون دختر و پسر برمیگردن و...
سلام دوستان یه رمانی خونده بودم دختره عاشق یه پسره بوده ولی پسره بهش محل نمیذاشت بعد استاد دختره که پسر عموی همون پسره بود با از دختره خواستگاری میکنه بعد دختره میره به همونی که عاشقش بود عشقشو اعتراف میکنه اما پسره اونو پس میزنه بعدشم دختره با استادش ازدواج میکنه و عاشق اون میشه واون پسره رو فراموش میکنه تا اینکه اون پسره دختره رو میدزده اما آخرش دختره و استادش به بازهم بهم میرسن
سلام دوستان دنبال یک رمان هستم با این مضمون،برای دختری پاپوش درست می کنند با عکس ونامه که عاشق نامزد خواهرش هست وبرای خواهرش می فرستند وباعث خودکشی خواهر می شوند،دختر از طرف خانواده و نامزد خودش به شدت طرد شده وبا وجود زندگی با خانواده اش خودش خرجشو در میاره فکر کنم خواهرش ناتنی بود،بعد طی جریاناتی معلوم میشه همه چیز کار یکی از دشمنان پدرش هست خواهرش خودکشی نکرده بلکه کشته شده و دختر بی گناه هست