- ارسالیها
- 13,757
- پسندها
- 128,110
- امتیازها
- 96,873
- مدالها
- 36
این یه دونه اموزندست :/
صد متر جلوتر يه خانمى كنار خيابون ايستاده بود
راننده ى تاكسى بوق زد و خانم رو سوار كرد
چند ثانيه گذشت
راننده تاكسى : چقدر رنگِ رژتون قشنگه
خانم مسافر : ممنون
راننده تاكسى : لباتون رو برجسته كرده
خانم مسافر سايه بون جلوىِ صندلى راننده رو داد پايين و لباشو رو به آينه غنچه كرد
خانم مسافر : واقعا ؟!
راننده تاكسى خنديد با دستِ راست دستِ چپِ خانم مسافر رو گرفت و نگاه كرد
راننده تاكسى : با رنگِ لاكتون سِت كردين ؟! واقعا كه با سليقه؛ اين تبريك ميگم.
خانم مسافر : واى ممنونم؛ چه دقتى! معلومه كه آدمِ خوش ذوقى هستين.
تلفنِ همراه من زنگ خورد و اون دو نفر گرمِ حرف زدن بودن.
موقع پياده شدن راننده ى تاكسى كارتش رو داد به خانم مسافر و گفت هرجا خواستى برى اگه...
صد متر جلوتر يه خانمى كنار خيابون ايستاده بود
راننده ى تاكسى بوق زد و خانم رو سوار كرد
چند ثانيه گذشت
راننده تاكسى : چقدر رنگِ رژتون قشنگه
خانم مسافر : ممنون
راننده تاكسى : لباتون رو برجسته كرده
خانم مسافر سايه بون جلوىِ صندلى راننده رو داد پايين و لباشو رو به آينه غنچه كرد
خانم مسافر : واقعا ؟!
راننده تاكسى خنديد با دستِ راست دستِ چپِ خانم مسافر رو گرفت و نگاه كرد
راننده تاكسى : با رنگِ لاكتون سِت كردين ؟! واقعا كه با سليقه؛ اين تبريك ميگم.
خانم مسافر : واى ممنونم؛ چه دقتى! معلومه كه آدمِ خوش ذوقى هستين.
تلفنِ همراه من زنگ خورد و اون دو نفر گرمِ حرف زدن بودن.
موقع پياده شدن راننده ى تاكسى كارتش رو داد به خانم مسافر و گفت هرجا خواستى برى اگه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.