نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

همگانی تاپیک جامع دو بیتی

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #171
دلم از تو چون برنجد که به وهم درنگنجد
که جواب تلخ گویی تو بدین شکر دهانی
نه خلاف عهد کردم که حدیث جز تو گفتم
همه بر سر زبانند و تو در میان جانی
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #172
وقت آن شد که به زنجیر تو دیوانه شویم
بند را برگسلیم از همه بیگانه شویم
جان سپاریم دگر ننگ چنین جان نکشیم
خانه سوزیم و چو آتش سوی میخانه شویم
.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #173
جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
هر س که این ندارد حقا که آن ندارد
با هیچکس نشانی زان دلستان ندیدم
یا من خبر ندارم یا او نشان ندارد
(حافظ)
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #174
گُل فرستادی مرا، ای خوش‌تر از گُل روی تو
گُل نباشد در لطافت، چون بهشتی خویِ تو
جز دلی رنجور و غیر از نیمه جانی دردمند
من چه دارم تا به جای گُل فرستم سوی تو؟
(رهی معیرى)
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #175
تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که چون همی سپرم
به هر نظر بت ما جلوه می‌کند لیکن
کس این کرشمه نبیند که من همی نگرم
(حافظ)
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #176
چون خيال تو درآيد به دلم رقص کنان
چه خيالات دگر م**س.ت درآيد به ميان
سخنم م**س.ت و دلم م**س.ت و خيالات تو
م**س.ت همه بر همدگر افتاده و در هم نگران
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #177
ای مزار سینه ات جایگاه من
شانه ستبر تو تکیه گاه من
با تو زنده ام به جان لحظه ها
ای دلیل گریه های گاه گاه من
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #178
همه عمرم همیشه من به یادت
به یادت خاطـر من کرده عادت
نـگـاهـت کرده دل را زار و بـیمار
به یادم آمده یادت عیادت
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #179
خواهم که در این غمکده آرام بمیرم
گمنام سفر کردم و گمنام بمیرم
خواهم ز خدایم که به دلخواه بمیرم
یعنی که تو راه بینم و آنگاه بمیرم
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #180
ترسم که به پایان رسد عمر و تو نیایی
از داغ جدایی جگرم سوخت، کجایی؟!
بخت من سرگشته گره خورده به مویت
وقت است دگر حلقه ی گیسو بگشایی
 
امضا : .ARMIN

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا