نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

همگانی تاپیک جامع دو بیتی

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #321
جرم است سراپای من خاک نهاد


لیکن بودم به عفو او خاطر شاد


ای وای اگر عفو نباشد ، ای وای


فریاد اگر جرم نبخشد ، فریاد


وحشی بافقی
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #322
عشق بازی کار فرهاد است و بس

دل به شیرین داد و دیگر هیچکس

مهر امروزی فریبی بیش نیست

مانده ام حیران که اصل عشق چیست ؟
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #323
جهان ای شگفتی به مردم نکوست


چو بینی همه درد مردم از وست


یکی پنج روزه بهشتست زشت


چه نازی به این پنج روزه بهشت
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #324
ابوسعید ابوالخیر


جز وصل تو دل به هرچه بستم توبه


بی یاد تو هر جا که نشستم توبه


در حضرت تو توبه شکستم صد بار


زین توبه که صدبار شکستم توبه
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #325
موی افشان میکنی رفع خطر کردم عزیز

عقل حیران میکنی رفع خطر کردم عزیز

کشته ها را دیده ام ، زین پس فراری ام ز تو

وَان یکادی خوانده ام رفع خطر کردم عزیز
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #326
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را


نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را


شهریار
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #327
جانا، حدیث حسنت، در داستان نگنجد


رمزی ز راز عشقت، در صد زبان نگنجد


عطار
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #328
بی پنجره‌ای غریبه‌ای در وهمی

عشق است اگر از آن نداری سهمی



فهمیدن عشق عاشقی می‌خواهد

یک روز بزرگ می‌شوی و می‌فهمی
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #329
دیگر بوی بهار هم سرحالم نمی‌کند

چیزی شبیه گریه زلالم نمی‌کند



آه ای خدا مرا به کبوتر شدن چکار؟

وقتی که سنگ هم رحمی به بالم نمی‌کند
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #330
چون تاج منی ز فرق خود افکندیم


اینک کمر خدمت تو بربندیم


بسیار گریستیم و هجران خندید


وقت است که او بگرید و ما خندیم

مولانا
 
امضا : .ARMIN

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا