اگر روزی خدا خواهد که هستی را بیاراید
تو را گوید تجلی کن که هستی را بیارایی
گنه کن هرچه میخواهی و از محشر مکن پروا
که با این چهره در دوزخ، در فردوس بگشایی
از آن چشمی که میداند زبان بی زبانی را
نکویان یاد میگیرند طرز نکته دانی را
کنون کز رعشه ی پیری به جامم می نمیماند
چه حاصل گر دهد دوران ش*ر..اب کامرانی را؟
کلیم کاشانی
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.