عاشقانه‌ها عاشقانه های علی قاضی نظام

  • نویسنده موضوع Sama_Shams
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 50
  • بازدیدها 1,844
  • کاربران تگ شده هیچ

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,375
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • #41

خوب می شود آقا!
خوب می شود
یادت می رود
همه اش را یادت می رود
می روی با خواهرت جینگیل میخری تیرامیسوی خیس می خوری
با بچه ها فیلم می بینید و عکس های خل خلانه می گیرید
برای تولد فلانی فُلان عطر را شریکی کادو می دهید و فلان جا جمع می شوید
با خاله ژامبون مرغ و قارچ می خوری تمام مدت فکر می کنی که چرا قارچ هایش از قارچ های واقعی نرم تر هستند شب زیر ِ پتو از سرما مچاله می شوی و با صدای بلند،
فلان آهنگ را هزار بار تا آخر گوش می دهی
بعد،
می بینی که خیلی خوش گذشته
اما هنوز یادت نرفته...
#علي_قاضي_نظام
 
امضا : Maede Shams

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,375
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • #42
سرِ جنگ دارم هر سال با پاييز!
با پاييزى كه هواىِ دلبرانه اش بد جور هوايى ام مى كند
هواىِ تو مى افتد به دلم ...
دم و بازدم ام حتى اين روز ها فرق ميكند!
نفس هاى عميقى ميكشم و با " آه "،
حجم ريه هايى كه از نبودنت پر است را خالى ميكنم!
خدا كند،
يارى اگر داريد،
اگر هست!
قسمت ِ تان باشد ؛
همين پاييز
خدا كند" امّا...
#علي_قاضي_نظام
 
امضا : Maede Shams

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,375
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • #43
اين هوا چتر نميخواهد...
من را ميخواهد...
تو را ميخواهد...
خيابان وليعصر را ميخواهد...
قهوه هاي تلخِ كافه نادري را ميخواهد...
بوسه هاي هول هولكيِ پر از شرم را ميخواهد...
#علي_قاضي_نظام
 
امضا : Maede Shams

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,375
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • #44

‌اوايل پاييز بود،
بعد از چندين ماه كلنجار رفتن،
برايش نوشتم؛
جهان كوچك من...
راستش را بخواهيد،
ماه ها گذشت و من با خيال شما،
با فاصله اى امن،
كه مبادا خاطرت را مكدر کنم،
زندگى ميكنم.
هر بار خواستم برايت بنويسم،
آسمان باريدنش گرفت،
زمین و زمان به هم دوخته شد،
تمام جهان دلگیر شد،
و مردم شهر جورِ ديگرى نگاهم كردند!
دوست داشتنت از دور قشنگ بود،
دلم میخواست شمارا داشته باشم،نمیشد...
روزى هزار بار از دور،
دلم براى خنديدنت غنج رفت!
روزى هزار بار تصدقِ روى ماهت رفتم!
روزى هزار بار شانه به شانه ى خودم تصورت كردم!
جهان كوچك من؛
نميدانم روزهاى باقيمانده از عمرم،
بدونِ شما چگونه خواهد گذشت؟
نميدانم تا به کی زندگی ام وابسته به شماست!
فقط ميدانم،
از ميان ميلياردها آدم روى كره ى...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Maede Shams

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,375
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • #45
آدمى براى رفتن،
هزار و يك بهانه می خواهد
براىِ ماندن اما
فقط يك دليل...
يك حالِ خوب از جنس دوست داشتن،
شش دانگ حواس جمع،
یک اولویت تغییر ناپذیر،
یک تکیه گاه گرم...
آن ها که به یکباره می روند،
قبل تر ها دیدنی ها را دیده اند!
تقلاهایشان را کرده اند!
فریاد هایشان را زده اند!
شکسته هایشان را بند زده اند و دوباره شکسته اند...
و آنگاه که تنها دلیل ماندن را از دست رفته دیده اند بار و بندیلشان را جمع کرده اند و
برای همیشه رفته اند...
تا شاید روزی،
جایی،
گوشه ای دیگر،
آن تنها بهانه را،
از دلِ زندگی بیرون بکشند!
#علي_قاضي_نظام
 
امضا : Maede Shams

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,375
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • #46

تاريخِ معاصر
همين حال خوبِ کنارتو بودن است
كه نسلهاى بعد
ورق ميزنند تمام دوست داشتنمان را...
#علي_قاضي_نظام
 
امضا : Maede Shams

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,375
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • #47
آدمهايي سر راهتان قرار ميگيرند كه "سمي"اند...
كه آرام آرام درونتان رخنه ميكنند
و تمام زندگيتان را نابود ميكنند...
آدمهايي از جنس دو رويي،از جنس تملق...
كه حرف و عملشان از زمين تا آسمان فاصله دارد...
كه ماسك مهرباني جلوي صورت ميگيرند
و خنجر را در پشت نگه ميدارند...
كه از هر آدمي تكه اي از خصوصي ترينشان را جدا ميكنند و در معرض ديد عموم ميگذارند...
از آنچه فكر ميكنيد به شما نزديكترند...
احتياط كنيد...
#علي_قاضي_نظام
 
امضا : Maede Shams

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,375
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • #48

از من اصرار و از او انکار...
تصدقش که دلش نمی‌آمد من هم
سرما بخورم
آخر شب بود و پاییز بود و باران
من بودم و یار بود و خیابان
و حالا
من مانده امُ
سرفه هایی که از هر چیزِ دیگری
بیشتر می‌چسبد!
#علي_قاضي_نظام
 
امضا : Maede Shams

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,375
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • #49
همه چیز خوب بود
صبح هایمان با هم به خیر میشد
شب ها هم به خوش ؛
همه چیز خوب پیش می‌رفت
تا اینکه فهمیدیم
بدون هم زنده میمانیم
و این فهمیدن شد
بدترین کابوس عاشقانه‌هایمان ...
#علي_قاضي_نظام
 
امضا : Maede Shams

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,375
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • #50

نيمى از ناگهانى رفتن ها،
از "حوصله ندارم" گفتن ها شروع ميشود
#علي_قاضي_نظام
 
امضا : Maede Shams

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا