همگانی "تاپیک جامع اشعار شاعران پارسی"

Lindaw

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
1/7/18
ارسالی‌ها
1,207
پسندها
8,151
امتیازها
31,973
مدال‌ها
8
سطح
0
 
  • #661
من
به تو مربوطم
طوری‌که اندوه به شب
طوری‌که صدای بنان به حاشیهٔ غروب
طوری‌که آن قناری زرد غمگین به شاملو
بی‌آنکه هیچ‌کدام
دلیل قانع‌کننده‌ای داشته باشیم
 
امضا : Lindaw

Lindaw

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
1/7/18
ارسالی‌ها
1,207
پسندها
8,151
امتیازها
31,973
مدال‌ها
8
سطح
0
 
  • #662
ﺑﻪ ﺗﺎرﯾﮑﯽ ﺗﻮ ﺑﺴﺘﮕﯽ داﺷﺖ
ﺗﯿﺮی ﮐﻪ رﻫﺎ ﮐﺮده ﺑﻮدم
ﺑﺮای روزی ﮐﻪ ﻣﺒﺎدا از دﻫﺎن رﯾﺨﺘﻪ ﺑﻮد
ﭘﻨﻬﺎﻧﺶ ﮐﺮده ﺑﻮدم در آﺳﺘﯿﻦ
رواﯾﺖ اول، ﺷﺒﯿﻪ ﻗﺼﻪای ﻧﺒﻮد ﮐﻪ از ﺑﻮد ﻧﻔﺲﻫﺎی ﺗﻮ ﺑﯽﻫﻮا ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ
ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﺎﻧﺪه ﻫﻤﯿﻦ اﺳﺖ
ﮐﻪ ﺑﺎز دارم از ﻫﻮای ﺗﻮ دم ﻣﯽ زﻧﻢ
آن ﮐﻪ رﻓﺘﻪ،
ﮐﻼغ ﺑﯽﺧﺎﻧﻪایﺳﺖ
ﮐﻪ ﺳﯿﺎهِ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﻢ را ﺳﻮﻏﺎت ﺑﺮده
 
امضا : Lindaw

atiyeh

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/8/18
ارسالی‌ها
390
پسندها
2,973
امتیازها
14,573
مدال‌ها
15
سطح
12
 
  • #663
دل که تنگ است کجا باید رفت؟ به در و دشت و دمن؟ یا به باغ و گل و گلزار و چمن؟
یا به یک خلوت و تنهایی امن ،دل که تنگ است کجا باید رفت؟
پیرفرزانه من بانگ برآورد که این حرف نکوست، دل که تنگ است برو خانه دوست...
شانه اش جایگه گریه تو،سخنش راه گشا،بوسه اش مرهم زخم دل توست
عشق او چاره دلتنگی توست..
دل که تنگ است برو خانه دوست.. خانه اش خانه توست...
باز گفتم خانه دوست کجاست؟
گفت پیداش کن ،آنجا پر از مهر و صفاست
صبح امروز کسی گفت به من: تو چقدر تنهایی !
گفتمش در پاسخ:تو چقدر حساسی ؛تن من گر تنهاست،
دل من با دلهاست،دوستانی دارم،بهتر از برگ درخت
که دعایم گویند و دعاشان گویم،
یادشان دردل من،،قلبشان منزل من...!
صافى آب مرا یاد تو انداخت، رفیق!
تو دلت سبز،لبت سرخ،چراغت روشن!
چرخ روزیت همیشه چرخان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : atiyeh
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Adrian

Adrian

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
13/8/18
ارسالی‌ها
126
پسندها
2,568
امتیازها
14,063
مدال‌ها
10
سطح
11
 
  • #664
دردهای من
جامه نیستند
تا ز تن در آورم
چامه و چکامه نیستند
تا به رشته ی سخن درآورم
نعره نیستند
تا ز نای جان بر آورم
دردهای من نگفتنی
دردهای من نهفتنی است

قیصر امین پور
 
امضا : Adrian

HEYDAR

میم‌ساز انجمن
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
3/11/18
ارسالی‌ها
2,039
پسندها
104,595
امتیازها
64,873
مدال‌ها
36
سن
37
سطح
43
 
  • #665
«« از غم جدا مشو که غنا می دهد به دل »»
«« اما چه غم غمی که خدا می دهد به دل »»
«« گریان فرشته ایست که در سینه های تنگ »»
«« از اشک چشم نشو و نما می دهد به دل »»
 

HEYDAR

میم‌ساز انجمن
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
3/11/18
ارسالی‌ها
2,039
پسندها
104,595
امتیازها
64,873
مدال‌ها
36
سن
37
سطح
43
 
  • #666
خوابم آشفت و سرخفته به دامان آمد...
خواب دیدم که خیال تو به مهمان آمد...
گوئی از نقد شبابم به شب قدر و برات...
گنجی از نو به سراغ دل ویران آمد...
 

HEYDAR

میم‌ساز انجمن
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
3/11/18
ارسالی‌ها
2,039
پسندها
104,595
امتیازها
64,873
مدال‌ها
36
سن
37
سطح
43
 
  • #667
ندار عشقم و با دل سر قمارم نیست
که تاب و طاقت آن مستی و خمارم نیست
دگر ق*م*ا*ر محبت نمی برد دل من
که دست بردی از این بخت بدبیارم نیست
من اختیار نکردم پس از تو یار دگر
به غیر گریه که آن هم به اختیارم نیست...!
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

HEYDAR

میم‌ساز انجمن
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
3/11/18
ارسالی‌ها
2,039
پسندها
104,595
امتیازها
64,873
مدال‌ها
36
سن
37
سطح
43
 
  • #668
کاروان آمد و دلخواه به همراهش نیست
با دل این قصه نگویم که به دلخواهش نیست
کاروان آمد و از یوسف من نیست خبر
این چه راهیست که بیرون شدن از چاهش نیست
 

HEYDAR

میم‌ساز انجمن
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
3/11/18
ارسالی‌ها
2,039
پسندها
104,595
امتیازها
64,873
مدال‌ها
36
سن
37
سطح
43
 
  • #669
ای چشم خمارین تو و افسانه نازت
وی زلف کمندین من و شبهای درازت
شبها منم و چشمک محزون ثریا
با اشک غم و زمزمه راز و نیازت
 

HEYDAR

میم‌ساز انجمن
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
3/11/18
ارسالی‌ها
2,039
پسندها
104,595
امتیازها
64,873
مدال‌ها
36
سن
37
سطح
43
 
  • #670
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا