نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد داستان کوتاه تحت نظر | ماه راد کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Mahsa_rad
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 11
  • بازدیدها 455
  • کاربران تگ شده هیچ

Mahsa_rad

نویسنده ادبیات
سطح
44
 
ارسالی‌ها
3,497
پسندها
65,240
امتیازها
74,373
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #1
به نام خالق خوراک!
نام اثر: تحت نظر
ژانر: #اجتماعی #پلیسی
نام نویسنده: ماه راد
خلاصه: روشا دختری است که سال‌هاست تنها زندگی می‌کند و آشپز است؛ یکی از روزها مردی به سراغش می‌آید و خود را پسرخاله‌ی او معرفی می‌کند امّا، او فردی متقلب است... .
تحت نظر

پ.ن: این داستان کلیشه‌وار نوشته شده و خودم هم میدونم، لطفا نظر کلی بگید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Mahsa_rad

.REIHANEH.

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,336
پسندها
43,796
امتیازها
69,173
مدال‌ها
38
  • #2
سلام به نویسنده عزیز
عیدتون مبارک
جهت دوره چهارم همخوانی.
نقد آنچنانی بلد نیستم در کل خوب بود. هم قلم هم روند داستان. توصیفات به اندازه و کامل بود. به شخصه دوستش داشتم
خسته نباشید با آرزوی بهترین ها برای شما
 

Hasti_A

رو به پیشرفت
سطح
10
 
ارسالی‌ها
242
پسندها
1,912
امتیازها
11,933
مدال‌ها
12
  • #3
سلام خسته نباشید
واقعا داستان جالبی داشتید
ایده عالی بود
من که واقعا دوسش داشتم
 

Mahsa_rad

نویسنده ادبیات
سطح
44
 
ارسالی‌ها
3,497
پسندها
65,240
امتیازها
74,373
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #4
سلام به نویسنده عزیز
عیدتون مبارک
جهت دوره چهارم همخوانی.
نقد آنچنانی بلد نیستم در کل خوب بود. هم قلم هم روند داستان. توصیفات به اندازه و کامل بود. به شخصه دوستش داشتم
خسته نباشید با آرزوی بهترین ها برای شما
سلام جانم
همچنین♡
ممنون از وقتی که صرف کردید

سلام خسته نباشید
واقعا داستان جالبی داشتید
ایده عالی بود
من که واقعا دوسش داشتم
سلام ممنونم
لطف دارید.
ممنوت از وقتی که صرف کردید♡
 
امضا : Mahsa_rad

سارا مرتضوی

کاربر فعال
سطح
16
 
ارسالی‌ها
788
پسندها
7,528
امتیازها
26,673
مدال‌ها
14
  • محروم
  • #5
سلام
وقتی میگفتن بله سرآشپز یاد این فیلم امریکاییه میفتادم.. در کل خوب بود کشش داشت منتها یه خوبی می‌پرید به یه فضا و زمان دیگه.
عیدت مبارک موفق باشی
 
امضا : سارا مرتضوی

Aby_ZM

کاربر فعال
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,814
پسندها
9,059
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • #6
سلام سال نو مبارک

خب من نقد آنچنانی بلد نیستم و این دید من از داستانه

ایده داستان تقریبا جدیده. یه دختر سرآشپز نمونه که توی یه رستوران شیک کار میکنه. شروع داستان از تعداد مشتری ها و خستگی کاراکترها بود که برای اول خوب شروع شده
راستش کلکل های اول داستان کلیشه ای و تکراری بود که خوبه که خودتون هم قبول دارید
یکم غیر منطقیه که در لحظه یک آدم با خودش حرف بزنه و نتیجه گیری کنه این هم یکم با عقل جور در نمیومد و کیفیت داستان رو پایین میاورد
توصیفات هم در حد متوسط بود و تا جایی که خوندم چیزهایی بود که باهاش تقریبا آشنایی داشتم مثل مکان ها و وسایلات
نه تنها محتوا بلکه از ارتباط برقرار کردن در متن با خواننده هم لذت بردم.
تعداد پارت ها برای داستان کوتاه یکم زیاد بود و چون گفتید ابتدا رمان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Aby_ZM

Z.MOSLEH❁

کاربر قابل احترام
سطح
23
 
ارسالی‌ها
1,566
پسندها
14,913
امتیازها
35,373
مدال‌ها
34
  • #7
سلام مهسا جان!
من قرار بود داستان‌کوتاه تحت نظر رو بخونم که خدا رو شکر با شرکت تو هم‌خوانی داستان کوتاه بالاخره تونستم این‌کار رو بکنم و خوشحالم که تونستم تحت نظر رو بخونم.
اسم داستان پالس جذابیت پایینی داره. توی توصیفات کم‌کاری‌هایی دیده میشه و همین‌طور در فضاسازی، احساسات کاراکترها قابل درک نیستند و ذهنیتی از مکان‌های داستان نداریم. توی بافت محاوره‌ی متن، گاهی دیده میشد که از کلمات ادبی استفاده بشه. آغاز با حضور در یک رستوران و سرآشپزی که به دستیارهاش دستور میده، آغازی تقریباً جدیده که هنوز هم از لحاظ جذابیت، توصیفات، فضاسازی و...جای کار داره تا بی‌نظیر باشه. زاویه دید اول شخص بود و ما در اکثر متن، می‌دیدیم که روشا راوی متنه و یک جا هم شروینِ قلابی یا همون احسان، راوی متن بود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Lu^na☆

کاربر نیمه فعال
سطح
19
 
ارسالی‌ها
529
پسندها
14,303
امتیازها
31,673
مدال‌ها
15
  • #8
سلام عیدتون مبارک
ایده‌ش برام جدید بود. توصیف هاش اگه یکم قوی تر بود بهتر میشد. در کل به نظرم متوسط روبه بالا بود:)
موفق باشید
 
امضا : Lu^na☆

Astoria

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
149
پسندها
2,201
امتیازها
11,713
مدال‌ها
8
  • #9
راستش من منتقد حرفه ای نیستم ولی میتونم بگم داستان جالبی بود. خب از اون اول شروع می کنیم. تو همون دو سه پارت اول میشه حس اون زندگی روزمره و تکراری اجتناب ناپذیر رو درک کرد. کسی که هر روز صبح باید یه کار تکراری رو انجام بده، بره با کلی آدم سر و کله بزنه، خسته و کوفته برگرده خونه، بخوابه و باز هم روز از نو روزی از نو. ولی دو تا نکته تو همون قسمت آغازین دیده میشه. اینکه یه دختر 16 ساله نمیتونه گواهینامه رانندگی بگیره. و نکته یعدی هم اینکه نمیشه گستاخ بودن یه سری دختر های نوجوان رو تکذیب کرد، ولی واقعا دیگه در این حد خیر! اونم جلوی یه مرد غریبه و جدی که چندین سال از خودشون بزرگتره. و یه مرد هم به طور قانونی حق نداره با یه زن اینطوری حرف بزنه. و روشا به راحتی میتونست از دست این آقا...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Astoria

Ftm.gh

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
سطح
10
 
ارسالی‌ها
429
پسندها
1,799
امتیازها
10,413
مدال‌ها
13
  • مدیر
  • #10
سلام ببخشید من دفعه قبل نتونستم نقد کنم برای همین الان انجام میدم.
داستان تون رو دوست داشتم ایده فضا سازی و شخصیت پردازی خیلی خوب بود و همه چیز به درستی رعایت شده بود.
اسم داستانتون هم علاوه بر اینکه مخاطب رو جذب میکرد کاملا به داستان میخورد.
موفق باشید و قلمتون ماندگار
 
آخرین ویرایش
امضا : Ftm.gh
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Mahsa_rad

موضوعات مشابه

عقب
بالا