سلام یه رمان چند سال پیش خوندم راجب یه دختر بود که برادر و پدرش پلیس بود.
پدره بازنشته بود و برادرش کار میکرد، برادره عاشق یه خلافکار شده بود که دختر خلافکار اخرش میمیره و پسر دختره رو برادره بزرگ میکنه.
دختر اصلی داستان عاشق همکار داداشش میشه اما بایکی دیگه ازدواج میکنه.
بعد از چند سال حامله نمیشه و میره دکتر و میگن اجاقش کوره.
مادرشوهرش ادم رو مخی بوده و دختره رو تحقیر میکنه دختره هم طلاق میگیره.
بعد همراه برادرش میرن شهر کسی که دختره عاشقش بوده اونجا پسره و یک پسر ددگه ازش خواستگاری میکنن
دختره هم با عشقش ازدواج میکنه
لطـــــــفا اسمش رو بگین