متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

Armita.sh

پرسنل مدیریت
مدیر تالار تیزر رمان
سطح
32
 
ارسالی‌ها
2,399
پسندها
20,101
امتیازها
46,373
مدال‌ها
42
سن
15
  • مدیر
  • #1,061
سلام یه رمان چند سال پیش خوندم راجب یه دختر بود که برادر و پدرش پلیس بود.
پدره بازنشته بود و برادرش کار می‌کرد، برادره عاشق یه خلافکار شده بود که دختر خلافکار اخرش میمیره و پسر دختره رو برادره بزرگ میکنه.
دختر اصلی داستان عاشق همکار داداشش میشه اما بایکی دیگه ازدواج میکنه.
بعد از چند سال حامله نمیشه و میره دکتر و میگن اجاقش کوره.
مادرشوهرش ادم رو مخی بوده و دختره رو تحقیر میکنه دختره هم طلاق میگیره.
بعد همراه برادرش میرن شهر کسی که دختره عاشقش بوده اونجا پسره و یک پسر ددگه ازش خواستگاری میکنن
دختره هم با عشقش ازدواج میکنه
لطـــــــفا اسمش رو بگین
تاتباهییی من عاشق این رمانم
 

Atii ahmadii

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,062
سلام یه رمانی بود ک دختره بعد از عقد جدا شده بود دکتر بود میره یه بیمارستان دیگه ولی شوهر سابقش میاد اونجا واسه کار بهد سهامدار اون بیمارستان یه پسر خیلی جدیه ک همش یه دختره اخطار میده بهد وسطای داستان دختره صیغه یکی میشه ک پسره قبلا دوسش داشت ولی بعد پسره میمیره و اون سهامداره ازش مواظبت میکنه
 

مهسا ذ

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
44
پسندها
66
امتیازها
103
  • #1,063
دنبال رمانی که دختری به نام نازنینه که از ازدواج اجبار با پسر عمویش نیما توی صندوق عقب یه ماشین پنهان میشه میگردم ممنون میشم اگه راهنماییم کنید
رمان عاشق اسیر و چک کنید
 

Fatma09

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #1,064
سلام روز بخیر من دنبال رمانی هستم که فقط قسمتی از اون رو یادمه...
دختره تو ویلاست با پسره کل‌کل داره، پسره میخواد بره مهمونی دختره باهاش نمیره بعد میمونه خونع، بارون شدید و برقا میره میترسه
زنگ میزنه به پسره
دختره زنگ میزنه به پسره.. گوشی قطع میشه و دختره فک میکنه نمیاد بعد پاش گیر میکنه میوفته و گوشه کلش داغون میشه و....
کسی اسمش رومی ونه :)
 

Haniye_zahediyan

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
7
پسندها
12
امتیازها
33
  • #1,065
سلام یه رمانی بود ک دختره بعد از عقد جدا شده بود دکتر بود میره یه بیمارستان دیگه ولی شوهر سابقش میاد اونجا واسه کار بهد سهامدار اون بیمارستان یه پسر خیلی جدیه ک همش یه دختره اخطار میده بهد وسطای داستان دختره صیغه یکی میشه ک پسره قبلا دوسش داشت ولی بعد پسره میمیره و اون سهامداره ازش مواظبت میکنه
سلام
رمان عبور از غبار
 

مهسا83

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
5
پسندها
7
امتیازها
3
  • #1,066
سلام کسی رمان عشق ممنوعه از سیما رو داره برای من بفرسته ممنون
 

Zm76

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,068
سلام یه رمان بود دختره دندونپزشک بود پدرشم فوت شده با مادر و برادراش زندگی میکنه با یه پسره نامزد میکنه فکنم پسره داداشه دوست داداشش بود رستورانم داشت
 

.sarin.

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #1,069
سلام دنبال یه رمانم که دختره مجبور میشه پرستار یه خانم بشه بعد نوه خانمه شایدم پسرش که پلیس بود به دلایلی با دختره عقد میکنه
 

Barana70

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
4
پسندها
6
امتیازها
0
  • #1,070
سلام من دونبال یه رومانم که توش به دختره تو تولد هم دانشگاهیش بهش دست‌درازی میشه که باعث ازدواج زورکی میشه بعد دختره و پسره عاشق هم میشن پسره هم دکتر زنان و زنان زایمان بود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
65
عقب
بالا