سلااام.من ی رمانی رو قبلا خونده بودم.اسم شخصیته رو یادم نیس.از اینجا شروع میشد که دختر فکر میکرد پسره بهش نامردی کرده واسه انتقام از خانواده اش و مجبور میشه با اون پسره ازدواج کنه و بعد از میفهمه که همچین چیزی نبوده...بعد کم کم عاشق پسره میشد و فلان
پسره ی بابای معتاد خلاف کار داشت که همش خانواده اشو اذیت میکرد و اینا.
خانواده دختره هم خیلی چادری و اینا بودن
ببخشید با این وضع توضیح دادنم
اسم شخصیت مردش فکر کنم داوود یا همچین چیزی بود شاید...
اگه اسمشو میدونین بگین لطفااا
پسره ی بابای معتاد خلاف کار داشت که همش خانواده اشو اذیت میکرد و اینا.
خانواده دختره هم خیلی چادری و اینا بودن
ببخشید با این وضع توضیح دادنم
اسم شخصیت مردش فکر کنم داوود یا همچین چیزی بود شاید...
اگه اسمشو میدونین بگین لطفااا