- تاریخ ثبتنام
- 13/10/25
- ارسالیها
- 1
- پسندها
- 0
- امتیازها
- 0
سطح
0
سلام دنبال دو تا رمان هستم یکی اسم نقش اصلی مرد رضا هست و دخار بیماری صرع داره عاشق هستن اما به دلیل بیماری که بعد از شیمیایی شدن منطقه ای که تو حنگ انجا زتدگی میکردن ازدواج نکردن
رمان دوم رمان دختره پرستاریه که زنان دنیا امدنش پدر پولدارش اونو تو مناطق پایین ول میکنه جون عاشق مادر دختر بوده و مادر دختر سرزا مرده بوده اما بعد از بیست دقیقه پشیمان میشا برمیگرده بچه را ببره بچه را برده بودن حالا بعد از سالها از طریق پسرعموش تو بیمارستان خانواده اصلیشو پیدا میکنه
رمان دوم رمان دختره پرستاریه که زنان دنیا امدنش پدر پولدارش اونو تو مناطق پایین ول میکنه جون عاشق مادر دختر بوده و مادر دختر سرزا مرده بوده اما بعد از بیست دقیقه پشیمان میشا برمیگرده بچه را ببره بچه را برده بودن حالا بعد از سالها از طریق پسرعموش تو بیمارستان خانواده اصلیشو پیدا میکنه