متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

اشعار رهاشده کاربران مجموعه اشعار فصل عاشقی | Mary_s کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Mary_s
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 21
  • بازدیدها 1,082
  • کاربران تگ شده هیچ

Mary_ms

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
19
پسندها
67
امتیازها
90
  • #21
پله ها در پی هم کنار هم
می سازند راهی برای من
قلب درسینه و من راهی ندارم جز فرار از دست غم
خانه ای خواهم ساخت وسط موج بلند
تا مرا دوش به دوش عشق، برد سمت تو ماه قشنگ
ابر اما مرا میگیرد، نیروی گرانش مرا میکشد سمت خودش
دریا فرو میکشد مرا در اعماق دلش
دستم اما دراز است سمت تو
چشم هایم بسته شد در برابر چشمان تو
 
آخرین ویرایش

Mary_ms

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
19
پسندها
67
امتیازها
90
  • #22
دل اگر رسوا شود
بازیچه دنیا شود
عشق اگر باران شود
نفرت اگر یک دنیا شود
قلب اگر وحشی شود
کارش به آتش کشیدن شود
مشت ها گر سوی تو
خط ها نقاشی بر روی صورت تو
مثل تیغی بر کشد نقش آن صورت تو
حاضرم برای هر آنچه تو را بد بکند
بکشم خط و نشان بی شمار
 

موضوعات مشابه

عقب
بالا