- ارسالیها
- 328
- پسندها
- 4,687
- امتیازها
- 21,133
- مدالها
- 14
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #21
متحیر نگاهم را به چشمان مشکینش کلاف کردم.
- مطمئنید؟!
بر روی زمین نشست و گیسوانش را در چنگ گرفت.
- نه...نه این امکان نداره که خانم قاتل باشه! ایـ...این امکان نداره!
به ناگاه برخاست و روبه رویم ایستاد؛ متفکر و بغض کرده گفت:
- مطمئنم خانم مارسین این کار رو نکردن، چون طول میکشه تا سالن گرم بشه! اسانس بخور چی؟ اسانسی که توی بخور استفاده میشه اگر سمی باشه موجب مرگ میشه؟
متعجب نگاهش کردم.
- میخواید به چی برسید؟
- مدیر اجرایی خانم یک اسانس بهشون معرفی کردن و اجازه ندادن که خانم خودش اون رو از فروشگاهها بخره، خودش پستش کرد و تأکید کرد که حتماً از همون استفاده کنیم چون مارکش اصله!
حتم داشتم ابروانم تا اواسط پیشانیام بالا جهیده بودند. در چند دقیقه چقدر اطلاعات بود که بدست...
- مطمئنید؟!
بر روی زمین نشست و گیسوانش را در چنگ گرفت.
- نه...نه این امکان نداره که خانم قاتل باشه! ایـ...این امکان نداره!
به ناگاه برخاست و روبه رویم ایستاد؛ متفکر و بغض کرده گفت:
- مطمئنم خانم مارسین این کار رو نکردن، چون طول میکشه تا سالن گرم بشه! اسانس بخور چی؟ اسانسی که توی بخور استفاده میشه اگر سمی باشه موجب مرگ میشه؟
متعجب نگاهش کردم.
- میخواید به چی برسید؟
- مدیر اجرایی خانم یک اسانس بهشون معرفی کردن و اجازه ندادن که خانم خودش اون رو از فروشگاهها بخره، خودش پستش کرد و تأکید کرد که حتماً از همون استفاده کنیم چون مارکش اصله!
حتم داشتم ابروانم تا اواسط پیشانیام بالا جهیده بودند. در چند دقیقه چقدر اطلاعات بود که بدست...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر