- ارسالیها
- 262
- پسندها
- 1,462
- امتیازها
- 10,133
- مدالها
- 10
- نویسنده موضوع
- #1
- نام رمان :
- سالهاست که زنها مردهاند
- نام نویسنده:
- ساپورا
- ژانر رمان:
- #اجتماعی #عاشقانه
کد رمان: 4503
ناظر:
Armita.sh
خلاصه:
پدر بارها گوشزد کرده بود که دختر جایش در خانه است، دختر باید سایه داشته باشد، دختر بیرون امنیت ندارد، دختر باید کم حرف بزند...نسنجیده حرف نزند. و آنقدر دختر دختر کرد تا دخترانههایم را از من گرفت. عقایدی که تمام دنیایم را از من گرفت، از من دختری ساخت که پدر هرگز قبولش نداشت. و من دختری که هرگز نمیتوانست پدر را دوست داشته باشد، حالا میخواست زنانه پای همه چیز بایستد و به دنیا ثابت کند که جای زن در خانه نیست.
![سالهاست زنها.jpg سالهاست زنها.jpg](https://forum.1roman.ir/data/attachments/932/932981-725aa55a5b1c4c4c03d06fd78817ca47.jpg)
ناظر:
![Armita.sh](/data/avatars/s/30/30435.jpg?1722619221)
خلاصه:
پدر بارها گوشزد کرده بود که دختر جایش در خانه است، دختر باید سایه داشته باشد، دختر بیرون امنیت ندارد، دختر باید کم حرف بزند...نسنجیده حرف نزند. و آنقدر دختر دختر کرد تا دخترانههایم را از من گرفت. عقایدی که تمام دنیایم را از من گرفت، از من دختری ساخت که پدر هرگز قبولش نداشت. و من دختری که هرگز نمیتوانست پدر را دوست داشته باشد، حالا میخواست زنانه پای همه چیز بایستد و به دنیا ثابت کند که جای زن در خانه نیست.
![سالهاست زنها.jpg سالهاست زنها.jpg](https://forum.1roman.ir/data/attachments/932/932981-725aa55a5b1c4c4c03d06fd78817ca47.jpg)
آخرین ویرایش توسط مدیر