اشعار رهاشده کاربران مجموعه اشعار قافیه‌ی مجهول | نیلوفر.الف کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Miss_niloo_814
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 7
  • بازدیدها 458
  • کاربران تگ شده هیچ

Miss_niloo_814

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
17/2/22
ارسالی‌ها
32
پسندها
89
امتیازها
103
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
مجموعه‌اشعار: قافیه‌ی مجهول
نویسنده: نیلوفر.الف

مقدمه:
طعم شیرین عسل، از کام تو نشاَت گرفت
ب*و*س*ه‌ی غمگین من، راه لبت را در گرفت
من بدین‌سان عاشق، زلف پریشان توام
آن ل*ب زیرین تو ، هوش و حواس از من گرفت
من که خواهان غم تو نیستم ای دلنشین
هر چه غم در چهره داری، من به دل خواهم گرفت
 
آخرین ویرایش
امضا : Miss_niloo_814

Mobina.yahyazade

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
14/5/20
ارسالی‌ها
796
پسندها
3,660
امتیازها
17,773
مدال‌ها
13
سن
20
سطح
12
 
  • #2
•| بسم رب العشق |•


642650_f51a41dc6db62ddb64ffaea46ee2561e.jpg



ضمن عرض سلام و خوش آمد خدمت شما شاعر محترم؛

لطفاً قبل از شروع تایپ مجموعه اشعار خود، قوانین بخش را مطالعه کنید.
قوانین بخش اشعار کاربران

پس از ارسال بیست پست در دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست نقد بدهید و از دیدگاه دیگر کاربران درباره اشعارتان، آگاه شوید.
تاپیك درخواست نقد و بررسی اشعار

پس از گذشت بیست پست از دفتر شعرتان،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

Miss_niloo_814

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
17/2/22
ارسالی‌ها
32
پسندها
89
امتیازها
103
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
با نگاه تیره‌ات حال دلم را خوب کن
در هیاهوی زمانه قلب را آشوب کن
با نگاهت این دلم منزلگه رویاست، لیک
گر توانی و چو خواهی راز دل معلوم کن
در دو چشمت آتش غم شعله زد ای جان من
خود بیا و آتش عشق خودت سرکوب کن
آن نگاه بی‌مثالت را کجا یابم عزیز؟
قلب مغلوب مرا با عشوه‌ی خود خوب کن
طبل رسوایی زند این پیکر بی جان من
تو بجای قلب من، جان مرا مغلوب کن
 
امضا : Miss_niloo_814

Miss_niloo_814

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
17/2/22
ارسالی‌ها
32
پسندها
89
امتیازها
103
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
آن شب نحسِ پر از خاطره را یادت هست
آن نگاه دم برگشت مرا را یادت هست
نسرودم که بخوانی غزلی دلبر جان
آن نگاه من و لبخند مرا یادت هست؟
 
امضا : Miss_niloo_814

Miss_niloo_814

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
17/2/22
ارسالی‌ها
32
پسندها
89
امتیازها
103
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
من در سدد نیم نگاهی از تو،
کل شهر می‌گردم.
به مثال شاپرک می‌چرخم!
می‌نشینم‌ به سر حوضچه‌ی آبادی
شامه‌‌ام را با عشق
پر کنم از عطر هوس
از عشق
پر کنم از عطری که،
هیچ همانندش نیست!
 
امضا : Miss_niloo_814

Miss_niloo_814

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
17/2/22
ارسالی‌ها
32
پسندها
89
امتیازها
103
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
شب بود و دلم ثانیه‌ای غرق تو شد
دردی بگرفت این تن بی جانم را
من باقی آن شب به خیالت رفتم
مه ماند و گرفت این دل بیمارم را
 
امضا : Miss_niloo_814

Miss_niloo_814

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
17/2/22
ارسالی‌ها
32
پسندها
89
امتیازها
103
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #7
شب بود و دلم ثانیه ‌ای غرق تو شد
دردی بگرفت این تن بی جانم را
من باقی آن شب به خیالت رفتم
مه ماند و گرفت این دل بیمارم را
 
امضا : Miss_niloo_814

Miss_niloo_814

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
17/2/22
ارسالی‌ها
32
پسندها
89
امتیازها
103
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #8
خسته‌ام با دگران میل سخن نیست مرا
در پریشانی تو درد و غمی نیست چرا

دم به دم با نفست حال دلم ویران شد
کلبه‌ی شادی من با نگهی احزان شد

ساقی پیمانه‌ی مستم تو بودی نازنین
تو بیا در جام پیمانم بریز از این طنین

جسم سردم در نبودت چون گلی پژمرده است
این نگاه سمی خویشان همی آلوده است

ترس دارم که نشاید عشق را ویران کنند
حال قلب بی گناهم چون دل جیران کنند

در عطش بودن به از دوری بُوَد درمان من
تشنه‌ام، آبی رسان بر این لب سوزان من

قصه‌ی تردید و عشق و روسیاهی می‌کنی
تو نمی‌دانی که این دل را تباهی می‌کنی؟

شورشی در قلب من آغاز گردد این چنین
می‌شوم فرمانده‌ی شورش بیا و تو ببین
 
امضا : Miss_niloo_814
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] Samira-M

موضوعات مشابه

عقب
بالا