بازی با کامپیوتر، کارتون باب اسفنجی، خاله بازی با خواهرام و دختر و پسر همسایه، جوجه کوچولوهایی که همیشه التماس میکردم برام بگیرن :))
ساعتای 2 تا 7 بعدازظهری که همیشه اهنگ میذاشتیم و با خواهرام میرقصیدیم 3>
یه چیزی بگو که وقتی میخونیش یاد بچگیت بیوفتی...
خودم:
بوی آدامس نواری
پیدا کردن رد هواپیما تو آسمون
صدا در آوردن جلوی پنکه زمینی
با پشتیا خونه ساختن...
یه چیزی بگو که وقتی میخونیش یاد بچگیت بیوفتی...
خودم:
بوی آدامس نواری
پیدا کردن رد هواپیما تو آسمون
صدا در آوردن جلوی پنکه زمینی
با پشتیا خونه ساختن...