مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Ye adam

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
9/7/20
ارسالی‌ها
4
پسندها
0
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,311
من
سلام دوستان دنبال ی رمانم که دوخواهر دوقلو بودن به نام ترنم وتبسم که تبسم ی دختر ۲ساله داره وتبسم فوت میکنه بعدش ترنم بخاطر اینکه خواهرزادش اونو ماماش خودش میدونه وبهش وابسطه میشه مجبور میشه باشوهر تبسم ازدواج کنه
لطفا اگه کسی اسمش را
من یا اون فکر میکنم باشه
 

R.Reyhani

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
7/4/20
ارسالی‌ها
785
پسندها
8,218
امتیازها
25,273
مدال‌ها
22
سطح
15
 
  • #1,312
دنبال یه رمانی‌ام که متأسفانه اسم شخصیت اول یادم نمیاد. حالا ما اونو x می‌گیریم.
X یه دوست داره اسم سپیده. یه روز که داشتن می‌رفتن مدرسه برای ثبت‌نام، یه پسر دنبالشون می‌کنه و آخر سرهم بهش شماره میده. اسم پسره شایان بود. شایان، یه دوست داره اسمش حسینِ. خلاصه سرتون رو درد نیارم. سپیده و حسین که به رابطه‌ی جدی رو شروع می‌کنن و در آخر هم باهم ازدواج می‌کنن. X و شایان هم با مشکلات زندگی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنن. پسرعمه‌ی X می‌خواد باهاش ازدواج کنه ولی خود x راضی نیست. اینا که برای یه تفریح میرن شمال، همون پسرعمه‌ میاد و مچشون رو می‌گیره‌. شایان هم می‌ذاره میره ولی فکر کنم تو عروسی سپیده دوباره پیداش می‌شه و از x می‌خواد که باهاش حرف بزنه ولی اون قبول نمی‌کنه. سوار ماشین میشه و میره. شایان هم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : R.Reyhani

ستاره شب

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
18/7/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
0
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #1,313
سلام دوستان
یک رمانی بود که دختره خانواده اش بهش محل نمی گذاشتند و شوهر خواهرش برای انتقام وتاوان با او ازدواج میکنه ویه دختر هم داشته
و خیلی اذیت دختره میکرده و دختر خواهرش هم می میره واخرش هم خواهر شوهره عاشقش میشه
 

Afafafaf

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
17/6/20
ارسالی‌ها
4
پسندها
2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,314
سلام ، من یه رمان قبلا خوندم . اسمش یادم نیست . دو تا برادر بودن . فک کنم یه روز به خونشون حمله میکنن اونا توی کمد قائم شدن ، برادر کوچیکه از لای شکاف کمد ت*جاوز به مادرشو میبینه از اون به بعد خیلی آدم سنگی میشه ، برادر بزرگه که دنبال آروم کردن برادر کوچیکه‌ست چند سال بعد میبرتش توی همون خونه و برادر کوچیکه وقتی خشمش سر باز میکنه با اینکه برادرش مریض بوده شروع میکنه به زدن اون . میرن بیمارستان و ....
یادم نیست اسمش چی بود هر کی میدونه لطفا بگه‍♀️
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *Pantea*

Mahsa73

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
18/7/20
ارسالی‌ها
2
پسندها
9
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #1,315
سلام ، من یه رمان قبلا خوندم . اسمش یادم نیست . دو تا برادر بودن . فک کنم یه روز به خونشون حمله میکنن اونا توی کمد قائم شدن ، برادر کوچیکه از لای شکاف کمد ت*جاوز به مادرشو میبینه از اون به بعد خیلی آدم سنگی میشه ، برادر بزرگه که دنبال آروم کردن برادر کوچیکه‌ست چند سال بعد میبرتش توی همون خونه و برادر کوچیکه وقتی خشمش سر باز میکنه با اینکه برادرش مریض بوده شروع میکنه به زدن اون . میرن بیمارستان و ....
یادم نیست اسمش چی بود هر کی میدونه لطفا بگه‍♀
رمان اسطوره بود احتماالا
 

FMFM

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
10/7/20
ارسالی‌ها
3
پسندها
2
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #1,316

اسطوره
 

FMFM

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
10/7/20
ارسالی‌ها
3
پسندها
2
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #1,317
سلام
من اسم یه رمانی رو میخواستم که پسر داستان دخترهرو به زور همسر خودش میکنه و خودشم خلافکاره و دختره خودش یه پسره دیگه ای رو میخواست.پسره بعد از ازدواج تو خونه حبسش میکنه و خیلی کتک و آزارش میده و حتی به دختره میفهمونه باباش هم خلافکار کله گنده ایه اما دست آخر عاشق دختره میشه .اگه اشتباه منکنم یکی از شخصیتای نزدیک پسره اسمش شهاب بود
 

M. Aza

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/7/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,318
سلام
من اسم این رمان رو می خواستم که دختر اگر اشتباه نکنم پرستار بود و بعد از چند وقت که در بیمارستان کار می کرد یک پسر از خارج کشور اومده بود و متخصص قلب بود و با اون پسر به صورت صوری نامزدی کرد اگر چه دلیل این نامزدی به خاطر پدر پسره بوده ولی پسره دوستش داشت اما بهش نمی‌گفت و وقتی که قرار شد نامزدی رو بهم بزنن دختره متوجه شد که عاشق پسره شده و وقتی فهمید عشقشون دو طرفس با هم ازدواج کردن
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SHIRIN.SH

Rrrrrrrreeee

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/7/20
ارسالی‌ها
4
پسندها
14
امتیازها
30
سطح
0
 
  • #1,319
سلام من قبلا یه رمان خوندم که توش دختره می ره پرستاره یه بچه میشه که اسمش ستاره اس و مامان و باباش از هم جدا شدن مره پلیس مخفیه و دختره از یه خانواده ی مذهبی و چادری هستش و نیازی به کار نداره فقط برای سرگرمی این کار و می کنه و.... کسی اسم رمان و می دونه
 
آخرین ویرایش
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SHIRIN.SH

Razaaaaan

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
16/7/20
ارسالی‌ها
3
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,320
سلام
من اسم این رمان رو می خواستم که دختر اگر اشتباه نکنم پرستار بود و بعد از چند وقت که در بیمارستان کار می کرد یک پسر از خارج کشور اومده بود و متخصص قلب بود و با اون پسر به صورت صوری نامزدی کرد اگر چه دلیل این نامزدی به خاطر پدر پسره بوده ولی پسره دوستش داشت اما بهش نمی‌گفت و وقتی که قرار شد نامزدی رو بهم بزنن دختره متوجه شد که عاشق پسره شده و وقتی فهمید عشقشون دو طرفس با هم ازدواج کردن
سلام ببین من یه رمان خوندم اسمش دروغ شیرین بود اما دختره خودشم دکتر بود و دلیل نامزدیشون هم این بود که دختره قبلا به پسر عمش که اسمش کاوه بوده نامزد بوده اما کاوه نامزدی رو بهم میزنه و میره و با دوست دختره ازدواج میکنه این دختره هم برای اینکه زور...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
5
بازدیدها
155
عقب
بالا