سلام توی اون رمان اسم شخصیت اصلی روشنا بود که پدر مادرشو از دست داده بود و پیش قبل از مرگش همه ی ارث دختره رو داده بود به یکی از اقوام دورشون که ی پسر جوونی بود به اسم شهاب و شهابم پدر مادرشو از دست داده بود و با برادرش امیر توی خونه ی مادربزرگش زندگی میکرد که بهش میگفتن عزیز،روشنا هم رفت پیش اونا زندگی میکرد آخرشم عاشق شهاب شد و شهاب بنا ب شرایط پیش اومده مجبور بود با نازی ازدواج کنه روشنا نتونست طاقت بیاره و ارث شو گرفت و رفت پی کارش و بعد ی مدت عزیز فوت کرد و آخرش روشنا با شهاب ازدواج کرد تروخدا اگه میدونید بگید دارم دیوونه میشم اسمشو نمیدونم