مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

qandila

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
26/6/20
ارسالی‌ها
4
پسندها
6
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,451
دختر فقیری مجبور میشه با یه مرد پولدار به اسم سیاوش بخوابه و بعد اون روز پشیمون میشه و از پیش پسره میره ولی پسرا ازش خوشش اومده بود و میاد دنبالش

پ.ن 1:اولین رابطشون تو حموم بود
پ.ن 2:روزی که دختره از پیش پسره میخواست بره پسره خواب بود دختره اول میخواست پول بیشتری برداره اما پشیمون شد

همت کنید و اسمش رو پیدا کنید❌❌❌❌
سنگ قلب مغرور
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Shakiba97

qandila

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
26/6/20
ارسالی‌ها
4
پسندها
6
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,452
چیز زیادی از رمان یادم نیست فقط یادمه این دختر یک شب توی خونه تنهاست و صداهای عجیب می شنوه و زنگ می زنه به نامزد خواهرش اما همون لحظه یک نفر اونجاست یک سرئی عکس می گیره و این دختر متهم می کنه به رابطه داشتن با نامزد خواهرش
سفر به دیار عشق
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Kia1995

Faryad.khamoush

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
13/8/20
ارسالی‌ها
22
پسندها
45
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #1,453
سلام دوستان
رمانی ک دنبالشم درباره ی دختریه ک خونه ش اتیش میگیره مجبور میشه بره با خواهرش ک تازه با یه پسر پولدار اردواج کرده زندگی کنه شوهر خواهرش دوتا داداش دوقلو داره جفت داداشا عاشق دختره میشن یکی از داداشا هم مشکل قلبی داره
ممنون میشممم اسمشو بگید :praying::(
سلام دلواپس توام
 

Aaaahmad1382

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
16/8/20
ارسالی‌ها
4
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,454
سلام کسی رمانی رو سراغ داره که پسره به مردم کمک میکنه به صورت مخفیانه و کسی نمیدونه اون کیه مثل فیلم های خارجی طرف پلیس هم نباشه اگه کسی سراغ داره بگه بی زحمت
 

Faryad.khamoush

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
13/8/20
ارسالی‌ها
22
پسندها
45
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #1,455
سلام
دوستان یه رمان هست چند سال پیش خوندم و تقریبا هیچی ازش یادم نیست...
فقط یادمه که یه مرد بود که فک میکنم ناظم مدرسه یا بهزیستی بود و به خیلی از بچه ها ت*جاوز میکرد و آنها را میترسوند... بعدا کارش لو رفت و دستگیر شد.
کسی اسمش رو میدونه؟
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Aida81

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
5/9/18
ارسالی‌ها
3
پسندها
18
امتیازها
30
سطح
0
 
  • #1,456
سلام رمان در مورد ی دختر بود ک فک کنم ۱۶ ۱۷ سالش بود که با پسر همسایشون ک عاشق هم بودن عقد کرد پسره آسم داشت بعد از عقد پسره حالش بد میشه و بعد دکتر اشتباهی به دختره میگه ک شوهرش مرده دختره هم فرار میکنه میره تو ی خونه خرابه ای و چند روز اونجا ذکر می گفته تا اینکه ی مردی ک ی روز نذری آورده بوده دختره رو تو اون کلبه می بینه دختره به خاطر فشار عصبی ک روش بوده حافظش و از دست دادن بوده بعد مرده اون و میبره خونش و با خانوادش اشناش میکنه و دختره هم با اسم فاطمه به عنوان دخترشون میمونه بعد از چند سال دختره دانشگاه قبول میشه ک روز اول دانشگاه شوهرش ک استادش بوده دختره رو می بینه و بعد با داداش دختره میرن بهش میگن ک کیه بعد میبرنش پیش خانوادش و بعد مدتی حافظش بدست میاره
 

Faryad.khamoush

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
13/8/20
ارسالی‌ها
22
پسندها
45
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #1,457
سلام دوستان ی رمان بود...
دختره با صحنه ای مواجه میشه و حالش بد میشه و میبینه ک یک سگ کله ی گربه رو کنده.....
بعد فک کنم ب عنوان پرستار ی بچه تو اون خونه ساکن میشه....
کسی اسمش یادش هست؟
 

Faryad.khamoush

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
13/8/20
ارسالی‌ها
22
پسندها
45
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #1,458
سلام دوستان کسی تا الان موفق شده جلد دوم رمان اسارت عشق رو ب اسم راز تلخون بخونه؟
الان دوسال گذشته، ولی تو هیچ سایتی نیست...
یعنی هنوز در حال تایپ؟ لطفا اگر کسی داره لینک دانلودش رو برام بفرسته
 

Shakiba97

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
16/8/20
ارسالی‌ها
6
پسندها
7
امتیازها
3
سن
26
سطح
0
 
  • #1,459
سلام دوستان دنبال دوتا رمان میگردم:
اولیش یک دختری بود که نمیدونم به جای کی رفت جنگ بعدش اسیر شد و یکی از بالادستیای دشمن دختره رو زن خودش کرد دخترم حافظش رو از دست داده بود.
رمان دوم:یک پسره ای بود که با دختره تو مهمونی اشنا شد دختره هم اهل این مهمونی ها نبود.فقط یادمه وقتی ازدواج کردن یک بار پسره اشتباها فکر کرد دختره حاملس و زدش بعدش فهمیدن بیمارستان اشتباهی گفته.
ممنون میشم راهنمایی کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] فندق

melody84

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
16/8/20
ارسالی‌ها
9
پسندها
4
امتیازها
3
سن
18
سطح
0
 
  • #1,460
سلام
من پارسال یه رمان که خانواده پدری دختره که اسمش سایه هستش رو میزارن پرورشگاه بعد چندسال تو پرورشگاه عاشق میشه پسره هم درخواست ازدواج میده ولی شبش نگهبان پرورشگاه م**س.ت میکنه به سایه ت*جاوز میکنه بعد این اتفاق فرار میکنه ولی تصادف میکنه و بعد بهوش اومدنش پیرمرد کمکش میکنه درس ببخونه فامیلیش هم عوض میکنه بعد چند سال برا انتقام برمیگرده

.همچین رمانی میشناسین؟؟!!
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
6
بازدیدها
59
پاسخ‌ها
5
بازدیدها
123
عقب
بالا