مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

عرفان۴۰

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
1/8/20
ارسالی‌ها
2
پسندها
3
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,441
سلام دنبال رمانی هستم که دوتا دوست بعد کنکور مجبور میشن برن یه شهر دیگه چون نمیخواستن خوابگاه میرن خونه ی یکی از دوستان پدر هردو عاشق پسره میشن ولی یکیشون بعد از ازدواج چند وقت بعد فداکاری میکنه مجبور میکنه اون دوتا ازدواج کنن
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] S@h@r

Nafas_sh76

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
14/8/20
ارسالی‌ها
2
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,442
سلام..من اسم یه رمانی رو یادم رفته..ممنون میشم راهنماییم کنید....یه دختری بنام یگانه بود که یه دوست صمیمی داشت بنام لیلا مادر یگانه فوت شده بود پدرش هم تو خونه اش فک کنم یکی از دوستاش رفته بود سر وقت دخترش، اونو ب قتل میرسونه پدرش متهم ب قتل بود یه وکیل هنگام برگشت از زندان یگانه رو میبینه و سوارش میکنه دخترم ماجرای باباش واسش تعریف میکنه و وکیله قبول میکنه که وکالت پرونده پدرش رو بگیره و طی تو جریان پرونده رفته رفته از هم خوششون میاد، پدر وکیله هم قاضی بود. مادرش دختره دیگه ایی رو براش سراغ داشته و دوست نداشت پسرش با یگانه ازدواج کنه..بعد یگانه میره اصفهان پیش برادر دوستش لیلا اونجا زندگی میکنه و بی خیال اون پسره میشه جوری میره ک پسره دیگه نتونه پیداش کنه..بعد از چند سال یگانه پیش ی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Nafas_sh76

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
14/8/20
ارسالی‌ها
2
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,443
یه رمان دیه هم هست..یه پسری به اسم سلیمان که روانپزشک بوده، برادرشم صاحب یه رستوران،
هم زمان باهم عاشق یه دخترمیشن بدون اینکه بدونن. دختره فک کنم بازیگره ک اسم و عکسهاش تو مجلات هس، اون برادر رستوران داره اتفاقی میفهمه این بازیگره مریض برادرشه ک میفهمه بین دختره و سلیمان رابطه عاطفی داره شکل میگیره.این برادر رستوران داره پا پس میکشه تا برادرش بتونه با عشقش ازدواج کنه،خیلی غصه میخوره اونا باهم ازدواج میکنن صبح بعد از عروسیشون ،برادره پا میشه میره خارج.فک کنم تو ی نامه ایی ماجرای خودش و عشقش ب اون دختره رو مینویسه. برادرش سلیمان خیلی ازین بابت ناراحت میشه میفهمه و حس میکنه ب عشق برادرش خ**یا*نت کرده. میره خارج ک برش گردونه فک کنم دیگه از مریضی میمیره و جنازه اشو با خودش برمیگردونه ایران...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

دخترآشفته

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
15/8/20
ارسالی‌ها
3
پسندها
4
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,444
سلام دوستان اسم رمانیو میخواستم پدربرادر دختر خیلی باهاش بد بودن و اذیتش میکردن کتکش میزدن و بعد چند وقت خواهر این دختر به شوهرش خ**یا*نت میکنه و شوهر خواهرش برای گرفتن انتقام با این دختر ازدواج میکنه
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

دخترآشفته

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
15/8/20
ارسالی‌ها
3
پسندها
4
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,445
سلام دوستان
رمانی ک دنبالشم درباره ی دختریه ک خونه ش اتیش میگیره مجبور میشه بره با خواهرش ک تازه با یه پسر پولدار اردواج کرده زندگی کنه شوهر خواهرش دوتا داداش دوقلو داره جفت داداشا عاشق دختره میشن یکی از داداشا هم مشکل قلبی داره
ممنون میشممم اسمشو بگید :praying::(
دلواپس توام
 

Nab6

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
13/8/20
ارسالی‌ها
2
پسندها
7
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,446
سلام
یه رمان قبلا خوندم که دختره مذهبی و معتقد بود خونه پسر دوست باباش تو خارج بود پسره هم خارجی بود فک کنم اسم دختره یامین بود اگه کسی حدسی داره روش خوشحال میشم کمکم کنید
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *Rozhina*

*Rozhina*

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/6/20
ارسالی‌ها
174
پسندها
3,871
امتیازها
16,633
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • #1,447
دوستاننننن خواهش میکنم بگید اسم این رمانه چیه:
در مورد یه دختر با وضعیت مالیِ نسبتاً بده که توی بیست و پنج سالگی استاد دانشگاه می‌شه و دانشجوهاش خیلی اذیتش می‌کنن به خصوص یه پسره به اسم سینا که فقط دو سال از دختره کوچیک‌تره...
خواهشا اگه میدونین بگینننن
 
امضا : *Rozhina*
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] S@h@r

MOBARAKEH

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
2/8/20
ارسالی‌ها
820
پسندها
9,217
امتیازها
30,873
مدال‌ها
19
سن
19
سطح
20
 
  • #1,448
دنبال رمانی میگردم که وقتی مامان دختره بهش حامله بوده باباش به خاطر یه زن دیگه ولشون میکنه دختره و مادرش هم میرن خارج بعد چند سال دختره میاد از پدرش انتقام بگیره ویادمه زن باباش از خان یه روستا قبلا یه پسر به دنیا اورده بود بعدش دقیق یادم نیست اما یادمه که پسره به دختره ت*جاوز می کنه بعد باهم ازدواج می کنن و دختره حامله میشه بعد نمی دونم چرا از پله ها می افته و بچه اش سقط می شه بعد باهم قهر می کنن تااا.....
رمان جانان عشق
 
امضا : MOBARAKEH

MOBARAKEH

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
2/8/20
ارسالی‌ها
820
پسندها
9,217
امتیازها
30,873
مدال‌ها
19
سن
19
سطح
20
 
  • #1,449
سلام و خسته نباشید دنبال رمانی هستم که یه دختر همراه دوست‌هاش توی کافه نشسته و اتفاقی از تلوزیون کافی شاپ یه مسابقه‌رو میبینه که دخترهای زیبا توی اون مسابقه برای ازدواج با یه پسر خوشتیپ و پولدار باهم رقابت می کنن و در اخر برنده نهایی با اون پسر ازدواج میکنه
رمان اگه میتونی عاشقم کن فکر کنم باشه
 
امضا : MOBARAKEH

روژی جیگر

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
6/11/19
ارسالی‌ها
10
پسندها
50
امتیازها
90
سطح
0
 
  • #1,450
سلام من دنبال رمانی هستم که فکر کنم اسم دختره نازگل بود با پسر داستان تو روبروی در خونه پسره اشنا میشن دختره دانشجو خواهر پسر هم استادشه پسر همش انازگل میزنه بعد عاشق هم میشن دختره هم تو شرکت پسره کار میکنه به عنوان منشیش
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا