سلام دنبال رمانی میگردم که موضوع:اسم پسره فکر کنم آرشام بود اسم دختره یادم نیست آرشام میاد خواستگاری دختره و دختره قبول میکنه دختر رالی خیلی دوست داشته و پسر همسایشون به اسم آیهان یه پیست رالی می شناخته و دختره رو میبره اونجا از قضا آرشام هم همونجا میرفته رالی .هم دیگه رو اونجا میبینن بعد از مدتی باهم دو تایی تو پیست مسابقه میزارن دختره برای اینکه برنده بشه ماشین ارشام رو دست کاری میکنه و ارشام وسط پیست تصادف میکنه و به طور موقت چشماش رو از دست میده دختره میخواد چشماش رو بده پسره خانواده ی دختره نمیزارن و...... کسی اسمش رو میدونه؟
ممنون میشم بگید