سلام من دنبال یه رمانیم که پسره پولداره و پدرش مجبورش میکنه تا روزای فرد هفته رو خودش بره برای خودش خونه بگیره و کار کنه و روزای زوج بره شرکت پدرش کار کنه و خونه و ماشینشو داشته باشه.
کسی میدونه اسم این رمان چیه؟
سلام وقتتون بخیر یه رمان بود که متاسفانه اسم شخصیتای اصلیش یادم نمیاد ماجراش اینطوری بود که دختره با دوستاش شرطبندی میکنه و میبازه و مجبور میشه بره سراغ یه پسره بعد حالا زیاد یادم نمیاد ولی اینا یه مدت بخاطر کار پسره باهم صیغه میشن ولی پسره سر سو تفاهم با دختره به هم میزنه،درواقع دختره رو با یه پسری میبینه و فکر میکنه اون پسره دوست پسرشه در حالی که داداش دخترست خلاصه اون ماجرا تموم میشه،این دختره تو یه شرکتی کار میکرده که رئیسش بابای پسره بوده و از دختره میخواد که با پسرش ازدواج کنه و میرن خواستگاری،دختره اونجا میفهمه که رئیسش بابای همون پسرست و خلاصه اخرشم خوب تموم شد حس میکنم اسم پسره سیاوش بود مطمئن نیستم اها یکی از تیکه هایی که خیلی تو ذهنم پررنگه اینه که پسره به خاطر تنبیه کردن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
سلام
من پارسال یه رمان که خانواده پدری دختره که اسمش سایه هستش رو میزارن پرورشگاه بعد چندسال تو پرورشگاه عاشق میشه پسره هم درخواست ازدواج میده ولی شبش نگهبان پرورشگاه م**س.ت میکنه به سایه ت*جاوز میکنه بعد این اتفاق فرار میکنه ولی تصادف میکنه و بعد بهوش اومدنش پیرمرد کمکش میکنه درس ببخونه فامیلیش هم عوض میکنه بعد چند سال برا انتقام برمیگرده
رمان فرستاده.سفر به دیار عشق.عروسک جون .این مرد امشب میمیرد.پیچک سرمازده.زروان.بانوی سرخ.دالان بهشت.ماه پیشونی.کومه.حریری به رنگ ابان.مرواریدهای احساس.اخرین برف زمستان.شهد گس.مرد قد بلند اینا همه خوبند ولی من عاشق رمان فرستادم
سلام من یه رمانی خوندم که دختره با پسره تو مهمونی اشنا میشه بعد نمیدونم سر کار هم متوجه میشه که این ادم رئیسشونه پسره هم برای انتقان از پدر دختره به دختره نزدیک میشه و دختره رو میدزده بعد دختره تلاش میکنه فرار کنه که سرش جای میخوره و حافظع اشو از دست میده پسره ام سو استفاده میکنه به دختره میگه که منو تو زنو شوهر هستیم متاسفانه اسمش یادم رفته اگه میدونین بگین
سلام دنبال رمان دختری میگردم ک پلیس بود و با نقشه از خونه فرار میکنه و براش یه شناسنامه جعلی همدرست میکنن و پسر عموش هم باعث میهش تا پلیس.بشه این دختر خودشو جای دزد میزنه و میره تو یه خونه ای ک اونا هم دخترای تقریبا هم سن وسالای خودش بودن خلاصه دختر یه روز میره رستوران تا پسر خلافکار رو ببینه و بشناسه میره پیشش میشینه و وقتی پسره حواسش پرت میشه سوییچ ماشینش رو برمیداره ......کسی میدنه اسمش چیه
سلام اگه اسم رمان رو میدونید لطفا معرفی کنید :درباره دختری هست که در بچگی توسط دشمنان پدرش دزدیده میشه بعد یه خانوم و آقایی اونو به خونه میبرن خودشون دوتا پسر و یه دختر دارن بعد یکی از پسرا عاشقش میشه اما چیزی نمیگه تا اینکه خانواده دختر پیدا میشن و اونو به خارج میبرن اونجا بخاطر خانواده اش نامزد میکنه اما از دست نامزدش دوباره به ایران میاد آخرش هم با همون پسره که عاشقش بود ازدواج میکنه لطفا کمک کنید