- ارسالی‌ها
- 165
- پسندها
- 195
- امتیازها
- 728
- مدال‌ها
- 2
نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.
مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام
- نویسنده موضوع monika_m
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 4,692
- بازدیدها 2M
- کاربران تگ شده هیچ
- وضعیت
- ارسالی‌ها
- 165
- پسندها
- 195
- امتیازها
- 728
- مدال‌ها
- 2
آوای شهر.فرستاده.پیچک سرما زده.فصل پنجم عاشقانه هایم
- ارسالی‌ها
- 165
- پسندها
- 195
- امتیازها
- 728
- مدال‌ها
- 2
چشم سیاه دوست داشتنی وببینید.شبیه این رمان شمااست
- ارسالی‌ها
- 4
- پسندها
- 0
- امتیازها
- 0
واااای مرسی واقعا
- ارسالی‌ها
- 2
- پسندها
- 0
- امتیازها
- 0
سلام دوستان
داستان رمان از این قرار بود که، خانواده دختره میرن مسافرت و میمیرن
دختره میره با خانواده ی عموش زندگی میکنه بعد به پسر عموش حس پیدا میکنه و پسره بهش ت. ج.ا.و.ز میکنه، بعدش مثل اینکه پسره تو یه باند خلافکاره با هم فرار میکنن، درست یادم نیست بقیشو
کسی میدونه اسمشو؟
داستان رمان از این قرار بود که، خانواده دختره میرن مسافرت و میمیرن
دختره میره با خانواده ی عموش زندگی میکنه بعد به پسر عموش حس پیدا میکنه و پسره بهش ت. ج.ا.و.ز میکنه، بعدش مثل اینکه پسره تو یه باند خلافکاره با هم فرار میکنن، درست یادم نیست بقیشو
کسی میدونه اسمشو؟
- ارسالی‌ها
- 2
- پسندها
- 0
- امتیازها
- 0
سلام دوستان
داستان رمان از این قرار بود که خانواده ی دختره میرن مسافرت و میمیرن، دختره میره با خانواده ی عموش زندگی میکنه بعد به پسر عموش حس پیدا میکنه و پسره بهش ت. ج. ا. و. ز میکنه و انگاری داخل یه باند خلافکاره با هم فرار میکنن بقیشو درست یادم نیست
کسی اسمشو میدونه؟
داستان رمان از این قرار بود که خانواده ی دختره میرن مسافرت و میمیرن، دختره میره با خانواده ی عموش زندگی میکنه بعد به پسر عموش حس پیدا میکنه و پسره بهش ت. ج. ا. و. ز میکنه و انگاری داخل یه باند خلافکاره با هم فرار میکنن بقیشو درست یادم نیست
کسی اسمشو میدونه؟
- ارسالی‌ها
- 1
- پسندها
- 0
- امتیازها
- 0
سلام من اسم رمانی رو میخوام که دختره به زور مادرش با پسر خالش که از خارج اومده و اسمش امیره ازدواج میکنه ولی بعد چند سال که میخواد خبر حامله بودنش رو بده میفهمه شوهرش داره بهش خ**یا*نت میکنه ازش جدا میشه بعدش با یکی دیگه که اونم دکتره ازدواج میکنه بچه رو هم نگه میداره و با شوهر جدیدیش بزرگ میکنه امیر که با معشوقش رفته بود خارج بعد چند سال برمیگرده میفهمه دخترش زندس اونو میخواد ولی دختره نمیده و چون هنگام طلاق امضا کرده بود که هیچ حقی روی بچه نداره نتونست بچه رو بگیره
میشه اسمش رو بگین ؟
میشه اسمش رو بگین ؟
- ارسالی‌ها
- 87
- پسندها
- 74
- امتیازها
- 178
- مدال‌ها
- 1
رمان شیرینی شیدایی
سلام من دنبال یه رمانم که از زبان پسره اس . پسره و خواهرش تهران زندگی میکنن ولی خانواده اش شیرازه و پسره عاشق خواهر دومادشونه و اینا همیشه با هم کل کل دارن و پسره یه عمه داره که خیلی ازش میترسه و دومادشون به خواهرش خ**یا*نت میکنه و تو راه شیراز هواپیما سقوط میکنه
آخرین ویرایش
سلام
من دنبال دوتا رمان هستم اگه ممکنه راهنمایی کنین
اولی یه خونواده بودن که همه با هم زندگی می کردن یه دختره بود که فکر کنم دخترعمه ش که خیلی صمیمی بودن رفته بود امریکا بعد سرطان میگیره و بچه ش رو میده به این دختره که بزرگ کنه اینم با پسر عمه ش فک کنم ازدواج میکنن که سرپرستی اون بچه رو بگیرن بعد عاشق هم میشن
دومی هم یه دختره س که به جای خون بس یا پول شوهرش میدن به یه مرده که زشته و یه طرف صورتش سوخته
لطفا اسماشونو بگید اگه میدونین
من دنبال دوتا رمان هستم اگه ممکنه راهنمایی کنین
اولی یه خونواده بودن که همه با هم زندگی می کردن یه دختره بود که فکر کنم دخترعمه ش که خیلی صمیمی بودن رفته بود امریکا بعد سرطان میگیره و بچه ش رو میده به این دختره که بزرگ کنه اینم با پسر عمه ش فک کنم ازدواج میکنن که سرپرستی اون بچه رو بگیرن بعد عاشق هم میشن
دومی هم یه دختره س که به جای خون بس یا پول شوهرش میدن به یه مرده که زشته و یه طرف صورتش سوخته
لطفا اسماشونو بگید اگه میدونین
- وضعیت
موضوعات مشابه
