نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

mhi

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
137
پسندها
3,148
امتیازها
17,773
مدال‌ها
11
  • #2,001
سلام من یه رمانی خونده بودم که الان اسمش رو فراموش کردم
راجع به دختری بود که وقتی مادرش حامله بود پدرش ولشون کرده رفته با عشقش و حالا این مادر و دختر خارج بودن بعد دختره مادرش میمیره و برای انتقام میاد ایران و میره پیش پدرش و زندگی می‌کنه می‌خواد از زن باباش انتقام بگیره به خاطر همین می‌خواد مخ پسر خشن زنه که از شوهر اولشه رو بزنه و میزنه بعد پسره بهش ...می کنه و دختره ولش می‌کنه و ادامه‌ش رو یادم نیست
ممنون میشم کمکم کنید:hanghead::4-1-110::hello::wave::happysmiley:
 
امضا : mhi

Fateme kazemi

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #2,002
سلام بچه ها
یه رمان بود که خیلی وقت پیش خوندمش
درمورد یه دختر(اسمشم سونا بود انگار) بود که توی جنوب داشت تو دانشگاه هتل داری میخوند، ترم آخرش بهش خبر میرسه که بردار دوقلوش خودکشی کرده، بعد از اون میاد میره شمال و مسولیت هتل خانوادگیشون رو به عهده میگیره توی اون مدت یه آژانس مسافر بری باهاش قرار داد میبندند که دختره بعدا عاشق مسئول آژانس (برادر بزرگه خانواده) میشه ولی یه مدت بعد از ازدواجشون میفهمه همه این که این خانواده نزدیکش شده و عاشق پسره شده نقشه پسره و خانواده پسره بوده تا خانواده دختره( به خصوص بابای دختره) رو زمین بزنند ، بعدا میفهمه خودکشی داداششم نقشه همین خانواده بوده
لطفا اگه کمکم کنید
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hande

Aattii

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
5
امتیازها
0
  • #2,003
با سلام دنبال رمانی هستم که دختر سرحال و شاد با پسری به اسم ارشیا کل کل میکنه و داستان در کنار این دو شخصیت زندگیه زوج های مربوط به این داستان را هم میگه ممنون میشم اسم رمان و بگید
 

چیستا

نو ورود
سطح
3
 
ارسالی‌ها
22
پسندها
177
امتیازها
1,118
مدال‌ها
4
  • #2,004
:458149-2e0df5ba9e7ed867450b1a5ac2956e3a::458149-2e0df5ba9e7ed867450b1a5ac2956e3a:
سلام
یه رمانی بود دختره میره روستا تا نذاره خواهر ناتنیش باپسر عموی ارباب ازدواج کنه بعد کلی کل کل عاشق ارباب روستا میشه
 
امضا : چیستا
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hande

Maryam.Shakibaei

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
266
پسندها
6,000
امتیازها
21,263
مدال‌ها
14
  • #2,005
با سلام دنبال رمانی هستم که دختر سرحال و شاد با پسری به اسم ارشیا کل کل میکنه و داستان در کنار این دو شخصیت زندگیه زوج های مربوط به این داستان را هم میگه ممنون میشم اسم رمان و بگید
سلام عزیزم توضیحاتت خیلی کمه یکم بیشتر توضیح بده بتونیم کمکت کنیم
مثلا ژانرش چیه؟
داستان بیشتر حول چه موضوعیه؟
شخصیت‌ها یه ویژگی برجسته ندارن که بشه ازش استفاده کرد؟
اوضاع زندگی که باهم دارن چجوریه؟
خوشبختن؟ ازدواجشون زوری بوده؟ عاشق و معشوق بودند؟
و...
 
امضا : Maryam.Shakibaei
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hande

ایسا

رفیق جدید انجمن
سطح
4
 
ارسالی‌ها
71
پسندها
357
امتیازها
1,963
مدال‌ها
4
  • #2,006
سلام
رمانی که دنبالشم در مورد یه دختر هست که
عاشق یه خواننده‌س
و زندگی جدید دختر وقتی شروع میشه که برق
حلقه رو دستای عشقش یا همون خواننده میبینه
اگه کسی می دونه لطفا بهم بگه
با تشکر
و جلد دومش عطر نفس هات
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hande

ایسا

رفیق جدید انجمن
سطح
4
 
ارسالی‌ها
71
پسندها
357
امتیازها
1,963
مدال‌ها
4
  • #2,007
:458149-2e0df5ba9e7ed867450b1a5ac2956e3a::458149-2e0df5ba9e7ed867450b1a5ac2956e3a:
سلام
یه رمانی بود دختره میره روستا تا نذاره خواهر ناتنیش باپسر عموی ارباب ازدواج کنه بعد کلی کل کل عاشق ارباب روستا میشه
عشق ارباب رو چک کنین
 

Aattii

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
5
امتیازها
0
  • #2,008
سلام عزیزم توضیحاتت خیلی کمه یکم بیشتر توضیح بده بتونیم کمکت کنیم
مثلا ژانرش چیه؟
داستان بیشتر حول چه موضوعیه؟
شخصیت‌ها یه ویژگی برجسته ندارن که بشه ازش استفاده کرد؟
اوضاع زندگی که باهم دارن چجوریه؟
خوشبختن؟ ازدواجشون زوری بوده؟ عاشق و معشوق بودند؟
و...
یکم طولانی و سخت شد
پسره قبلا اونم پر انرژی و شیطون بود ولی چون از دختری خ**یا*نت دیده بود گوشه گیر شده بود دختره چون شاد و پر انرژی بود همش باهاش کل کل میکرده خانواده هاشونم فکر میکنن که به هم علاقه دارن ولی دختره پسره رو دوست داشت ولی پسره نه
دیگه همین و یادمه
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Aattii

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
5
امتیازها
0
  • #2,009
:458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac: :458043-d43af67a28506a61aa0e5feb83373c73::458042-4a1d0d9769a8c6431aded852c406c821:
 

mhi

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
137
پسندها
3,148
امتیازها
17,773
مدال‌ها
11
  • #2,010
سلام یه رمان بود در مورد یه دختره که داداشش عاشق یه دختره بود که داداش دختره نمیزاشت اینا بهم برسن بعد اون دوتا باهم فرار میکنن و عقد میکنن . داداش دختره هم میره خواهره رو میدزده میبره عقدش میکنه و اذیتش میکنه . بعد اون دوتا زمانی برمیگردن که بچه دار شده بودن .فک کنم اسم یکی از دخترا ترگل یا نازگل همچین چیزی بود . دختره هم همش از پسره میترسید ولی مامان پسره خیلی هواشو داشت و اینا
فکر کنم تازیانه و عشقه و اسم دختره فرگله که با پسره فرار کرده
 
امضا : mhi
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا