مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

حیران

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
7/9/20
ارسالی‌ها
170
پسندها
483
امتیازها
5,063
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #2,021
سلام،موضوعش درباره ی یه دختر شیطون که تو سقوط هواپیما با یه پسر بسیجی اشنا میشه که انقدر شیطونی میکنه پسره مجبور میشه چند ساعت صیغش کنه تا کمک براشون بیاد،توروخدا اگه اسمشو میدونین بگین من بشینم 100بار دیگه بخونمش ؛ممنون❤
یکی از دوستان گفتن که اسمش آدم و حواست گفتم شاید کسی بخواد بخونه
 
امضا : حیران
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *Pantea*

ZAHRA TAVASOLIAN

مترجم انجمن
مترجم انجمن
تاریخ ثبت‌نام
14/4/20
ارسالی‌ها
1,080
پسندها
7,088
امتیازها
24,673
مدال‌ها
18
سطح
12
 
  • #2,022
سلام
یک رمانیو که فقط قسمت آخرشو خوندم اسمشو می‌خوام
دختر و پسره توی عروسی باهم آشنا میشن که اسم پسره فکر کنم سامیاره بعد این دوتا میرن هر کدوم جداگانه میرن تو حیاط که بارون میاد باهم میرن توی اتاق عقد که در اتاق عقد از تو قفل میشه و دختره برای پسره پیانو میزنه اسم دختره نازیلایه و یک خواهر دوقلو داره به اسم نازلی و یک داداش به اسم باراد فکر کنم بعد اینا بچه که بودن مامان باباشون میمیرند و عمه ها و عموهاشون هر کدوم از اینا رو میدن به یک خانواده و بعد چندسال همه همو پیدا میکنن
.
.
.
همه اینارو تو قسمت آخر فهمیدم حالا کسی اسمشو میدونه؟!
 
امضا : ZAHRA TAVASOLIAN

ایمو

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
23/8/20
ارسالی‌ها
206
پسندها
262
امتیازها
1,413
مدال‌ها
5
سطح
3
 
  • #2,023

ایمو

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
23/8/20
ارسالی‌ها
206
پسندها
262
امتیازها
1,413
مدال‌ها
5
سطح
3
 
  • #2,024

Maryam.Shakibaei

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/7/20
ارسالی‌ها
266
پسندها
5,994
امتیازها
21,263
مدال‌ها
14
سن
21
سطح
12
 
  • #2,025
مرسی ولی رمان ش پولیه. شما لینک رایگانشو دارین؟ :458083-4185d00c33d822db61caa9316fe525d5:
نه چاپیه رمانش
خارجیه نمیدونم اونی که شما می‌خواین هست یا نه اما پسره فلجه
 
امضا : Maryam.Shakibaei

mhi

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
25/9/20
ارسالی‌ها
137
پسندها
3,155
امتیازها
17,773
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • #2,026
سلام یه رمانی هست که خیلی ذهنم رو درگیر کرده اسمش هم اصلا یادم نیست
راجع به سه تا دختره که طی یه اتفاقاتی با سه تا پسر آشنا میشن و از هم خوششون میاد ولی به هم نمی‌گن بعد اینا توی یه قسمتی می‌رن شمال اونجا یک دختر نچسب راجع به یکی از این دخترا یه چیز بد به پسره میگه بعد پسره باور می‌کنه و به دختره بی محلی می‌کنه بعد دختره شب میره یه کلبه ای اونجا لباس محلی میپوشه بر می‌گرده ویلا یه چیزی برداره که پسره مسخره‌ش می‌کنه
بقیه‌ش رو یادم نیست ولی با اینکه چیزی که گفتم یک بیستم داستان بود ولی به هر حال خوشحال میشم کمکم کنید
 
امضا : mhi

فاطمه کتایون

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
26/9/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
0
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #2,027
سلام اسم یه رمان خارجی که خیلی وقته پیش هست زیاد یادم نیست ولی در مورد سیاهپوستان هست که فکر کنم در مزرعه پنبه کار می کردند ودر مورد یه خانواده سیاه پوسته که دختر کوچکی دارن که یه دختر سفید پوست اذیتش میکنه اون دختر سیاه هم در یک موقعیت مناسب حسابش رو می رسه مادر دختر یک زن خانه دار و فکر کنم معلم بوده . در مورد غذاهای عید پاک و کریسمس این دختر تعریف میکنه
در روزی که دختر تصمیم میگیره حساب دختر سفید پوست رو به مادر بزرگش میگه موهاش رو طوری وسط سرش ببافه که دختر سفید نتونه چنگ بزنه
لطفا راهنمایی کنین اسمش رو بگین . رمان دهه پنجاه هست
 

Mikhak

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
13/9/20
ارسالی‌ها
4
پسندها
0
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #2,028
سلام بچه ها
اسم این رمان رو میخام دختره از عموی باباش خیلی میترسه بعد میگن با یه پسره باید ازدواج کنه ولی خونواده دختره و پسره دوست دارن با خواهرش ازدواج کنه پسره
 

ایسا

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
28/4/19
ارسالی‌ها
76
پسندها
370
امتیازها
1,963
مدال‌ها
4
سطح
4
 
  • #2,029
سلام،موضوعش درباره ی یه دختر شیطون که تو سقوط هواپیما با یه پسر بسیجی اشنا میشه که انقدر شیطونی میکنه پسره مجبور میشه چند ساعت صیغش کنه تا کمک براشون بیاد،توروخدا اگه اسمشو میدونین بگین من بشینم 100بار دیگه بخونمش ؛ممنون❤
و این که جلد دوم داره م امیر مهدی فلج وکلان نمیتونه ن حرف بزنه نه حرکت کنه مث بچه کوچیکا دختره هم میمونه پاش تا کم کم دوباره میشه ادم اول امیر مهدی جلد دومم داره
 

Samieh1270

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
25/9/20
ارسالی‌ها
120
پسندها
188
امتیازها
668
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • #2,030
سلام بچه ها
اسم این رمان رو میخام دختره از عموی باباش خیلی میترسه بعد میگن با یه پسره باید ازدواج کنه ولی خونواده دختره و پسره دوست دارن با خواهرش ازدواج کنه پسره
اسمش چیزهاییم هست
اسم دختره یلداست
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Kia1995
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
5
بازدیدها
147
عقب
بالا