مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

[*Pantea*]

میشه رمانی معرفی کنید کهپسره دختره رو از یه جایی یا از یه وضعیتی نجات بده بیاره پیش خودش و مراقبش باشه؟

رمان ارمغان دریا

 

[mhi]

میشه رمان طنز که شخصیت هاش همون لحظه عاشق نشنمعرفی کنین لطفا
ممنون

 

[حیران]

میشه رمان طنز که شخصیت هاش همون لحظه عاشق نشنمعرفی کنین لطفا
ممنون

سلام
اگه گفتی من کیم
اشرفی شیطون بلا

 

[mhi]

سلام
اگه گفتی من کیم
اشرفی شیطون بلا

مرسی

 

[Constantine]

با سلام
دنبال یه رمان میگردم اسمشو نمیدونم
داستان درباره یه دختره که با دوستش تو جنگل بودن که یه کتاب پیدا میکنن وقتی بازش میکنن باعث مبشن یه موجود به نام سایه بیدار بشه واز مردم دهکده انتقام بگیره ولی دختره خودشو فدای مردمش میکنه وقتی میرن تو مخفی گاه سایه باید به سایه کمک کنه که تا همسرشو زنده کنه برای همین باید 5تا سنگ رو با کشتن 5پری به دست بیارند
تا همین جاشو یادمه
یه موجود هم توش بود به نام رویا خور که کارش از بین بردن کابوس های بد بود
شخصیت سایه هم یه پسر عمو داشت به نام نیلی که زیر دریا زندگی میکرد


اگه کسی اسم رمانو میدونه خاهش میکنم بهم بگه

 

[R521]

بهترین رمان هایی که تا حالا خوندین چی بوده؟

 

[Never Mind]

سلام
دنبال اسم یک رمان میگردم که برام تعریف شده دختره برای درس خوندن (فکر کنم )میاد تهران خونه دوستش از اون ور هم داداش دوستش(پسر داستان) از خارج برمیگرده که هم خیلی مغروره یه پسر دیگه هم عاشق دختره میشه که دختره بخاطر بیماری پسره بهش صیغه میشه وقتی پسره داستان می‌فهمه بزور اون دوتا رو باهم نامزد می‌کنه ولی روز عروسی پسره می فهمه که دختره عاشقش نیست و اتفاقاتی می‌افته که نامزدی بهم میخوره پسره داستان بزور دختره رو مجبور می‌کنه باهاش ازدواج کنه دختره تو نامزدی حامله میشه و وقتی داره از دست شوهرش فرار می‌کنه تصادف می‌کنه و بچه سقط میشه در آخر هم پسره بهش میگه دوست دارم و دختره هم رام میشه

 

[Samieh1270]

سلام
یه رمان خوندم قبلا پسره اسمش علیه با عشقش ازدواج میکنه اما بخاطر رفیقش که برا زنش پاپوش درست میکنه میره زن دوم میگیره فک کنم اسمش نیلو بودزن اولشم خدمتکارخونش میکنه یه مدت بعد طلاقش میده در حالیکه حامله بوده بعدا میفهمه زن دومش خیانتکاره طلاقش میده و میره دنبال زن اولش

کسی نخونده رمانو
پسره از علی بچه داره وقتی بچه مریض میشه از تو آزمایشا میفهمه بچه خودش نیست زنشو طلاق میده از تو دفتر خاطرات دوستش میفهمه که برا زنش پاپوش درست کرده

 

[ZAHRA TAVASOLIAN]

کسی نخونده رمانو
پسره از علی بچه داره وقتی بچه مریض میشه از تو آزمایشا میفهمه بچه خودش نیست زنشو طلاق میده از تو دفتر خاطرات دوستش میفهمه که برا زنش پاپوش درست کرده

من خوندم ولی اسمشو یادم نیست میرم تو رمانامو میگردم پیدا کردم بهت میگم

 

[Samieh1270]

من خوندم ولی اسمشو یادم نیست میرم تو رمانامو میگردم پیدا کردم بهت میگم

مرسی عزیزم
خداکنه پیدا کنی
مغزم سوراخ شد انقده فک کردن