مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

[Mmasoudd]

اگه لطف کنید اسم این رمان رو هم بگید

یاشار با ساینا ، عسل رو میبرن بیمارستان جرقه آشنایی این دوتا عاشق اینجا زده میشه
مامان ساینا قبلا بایک پسری به نام هادی دوست بوده که به دلایلی به زندان می افته دوست هادی با مامان ساینا ازدواج می کنه
چندسال پیش عموسایناو باباباش امین(پسرعموساینا)وساینا رو به نام هم میکنن بدون اینکه ساینا راضی باشه!!!
بابا ساینا وصیت کرده بود که داداشش(باباامین)ازدخترش مراقبت کنه وبزاره دخترش با هرکی دوس داره ازدواج کنه

هیچکس اسم کتاب رو نمیدونه

 

[Parandak]

رمان دربارع دختریه که باباش به یه مردی بدهکار...این مرده صاحب یه برند کت و شلوار..البته فک کنم ...بجای بدهیش دختر رو برمیداره ...بعد بهش ت*جاوز میکنه ...

اسم رمان( این مرد ارباب است) هستش

 

[Parandak]

گناهکار چک کنید

نه نبود

 

[Parandak]

سلام من خیلی وقت پیش یه رمانی خوندم که پسره خلافکار بود و دختره رو میدزده و اول خیلی با هم بدن اما بعد عاشق هم میشن کسی اسمش رو میدونه؟ شبیه رمان منجی شیطان بود.

دوستان کسی نمیدونه اینو؟

 

[رها1375]

رمان دوباره يه دختره بود كه خيلي زشت و تپل بوده و تو دانشگاه از يه پسره خيلي خوشش ميومده پسر برا شرط بندي مياد طرفشو باهاش دوست ميشع و بعد كه ديگه جدا ميشن پدر دختره پليس بوده و پيره هم خلافكار و دختر بعد از يه مدت از خارج برميگرده اما خيلي تغيير كرده هم خوشگل شده و هم خوش هيكل و پسره رو جذب خودش ميكنه

 

[رها1375]

سلام ممکنه یه رمان معرفی کنین ک دختره پسره رو بخواد اما پسره ازش بدش بیاد؟

رمان فرمت . رمان کاشکی بفهمی . رمان به این مرد مبتلاست

 

[Sara_heidari]

سلام دوستان
دنبال اسم دو تا رمانم اگه میدونید لطفا بگید
اولیش:یه دختر بود که خونه ی عموش زندگی میکرد یه پسر عمو هم داشت به اسم محمد اتاق محمد رو دو قسمت کرد و تو اتاق اون میخوابید ولی زن عموش خیلی از اون دختر بدش می اومد اخرش هم به یه دلیلی که یادم نیست اونو از خونه بیرون کرد ولی تا اونجایی که یادمه یا دختره محمد رو دوست داشت یا محمد اون رو
دومی:یه دختر از دوست داداش هاش خوشش می اومد وقتی برادراش رفتن خارج اون هم رفت ولی رفت خونه ی دوست برادرش و نقش بازی میکردن تا به اون دختر اقامت بدن و اخرش عاشق هم میشن دختره فکر میکنه او خونه،خونه ی برادرشه ولی خونه دوست برادرشه
میدونم خیلی بد توضیح دادم

وایییییییی دوستان خیلی دنبال...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Mobinaebm]

سلام
رمانی بود که دختر برای رضایت با یه پیرمرد سرشناس ازدواج میکنه اما وارد رابطه نمیشن و دختر عین خدمتکار کار میکنه تو خونه و بعد مرگ پیر مرد نوه اش هوای اون رو داره و بعد مدتی بهم علاقه من میشن وبا هم ازدواج میکنند

 

[Roya.saadat]

به نجابت مهتاب.

واقعا ممنون خیلی وقت بود که دنبال این رمان بودم.

 

[Nqm]

سلام رمانی که پسره عاشق یه دختره بیوه میشه بعد میره ببینه دختره چجوریه چیکارس و اینا میفهمه دختره توی تاکسی عاشق رانندش میشه و بعدش تلفنی باهاش در ارتباطه ولی مجبورش میکنن با پسرعموش ازدواج کنه بعد با پسر راننده صیقه میکنه حامله میشه بعد میگه بچه واسه پسر عموعش باهاش ازدواج میکنه روز زایمانش پسرعموعه میمیره اسمش چیه؟