سلام من رمانی رومیخوام که دختره پدرومادرش وهمراه بابرادرش روتوتصادف ازدست می دهدبعدازلندن همراه اون یکی برادرش که باهم زیاداخت نبوده برمیگرده واونجاعاشق پسری میشه به اسم سپهرکه بعدش میفمه دایی اش بوده
سلام رمانی که پسره عاشق یه دختره بیوه میشه بعد میره ببینه دختره چجوریه چیکارس و اینا میفهمه دختره توی تاکسی عاشق رانندش میشه و بعدش تلفنی باهاش در ارتباطه ولی مجبورش میکنن با پسرعموش ازدواج کنه بعد با پسر راننده صیقه میکنه حامله میشه بعد میگه بچه واسه پسر عموعش باهاش ازدواج میکنه روز زایمانش پسرعموعه میمیره اسمش چیه؟
سلام رمانی که پسره عاشق یه دختره بیوه میشه بعد میره ببینه دختره چجوریه چیکارس و اینا میفهمه دختره توی تاکسی عاشق رانندش میشه و بعدش تلفنی باهاش در ارتباطه ولی مجبورش میکنن با پسرعموش ازدواج کنه بعد با پسر راننده صیقه میکنه حامله میشه بعد میگه بچه واسه پسر عموعش باهاش ازدواج میکنه روز زایمانش پسرعموعه میمیره اسمش چیه؟
سلام
رمانی بود که دختر برای رضایت با یه پیرمرد سرشناس ازدواج میکنه اما وارد رابطه نمیشن و دختر عین خدمتکار کار میکنه تو خونه و بعد مرگ پیر مرد نوه اش هوای اون رو داره و بعد مدتی بهم علاقه من میشن وبا هم ازدواج میکنند
[/QUOTرمان کانی
سلام. رمان هایی رو می خوام که توش پسره سرد و خشک و خشن نباشه. برعکس باشه و هی به دختره نزدیک بشه و دختره پسش بزنه ولی پسره ول کنش نباشه و بیشتر بهش بچسبه. ( باران ) ( دروغ شیرین ) ( دختر یخی پسر آتش ) ( چشمات سگ داره ) ( لوح خاکستری ) رو خوندم. هر چی میشناسین معرفی کنین چون من همه رو می خونم.