نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

sama.h

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #3,401
سلام یه رمان خوندم که فکر کنم خارجی بود سه تا جنگجو بودن که به زمین اومدن تا نسل انسان رو نابود منن اولیش طاعون بود که یه دختر اتش نشان میخواست بکشتش نتونست و اونو به اسارت گرفت و اخرش عاشقش شد
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

چیستا

نو ورود
سطح
3
 
ارسالی‌ها
22
پسندها
177
امتیازها
1,118
مدال‌ها
4
  • #3,402
سلام یه رمان بود
دختره و پسر عموش عاشق هم بودن ولی زن عموی راضی نبود تا اینکه پسره ترکش میکنه دخترهم با یه پسره(دکتر بود) دیگه ازدواج میکنه بعد دختره و پسره عموی یه روز قرار میذارن شوهر دختر میبینتشون .........
لطفا اگه میدونید اسمش چیه بگید
 
امضا : چیستا

~HADIS~

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,264
پسندها
19,079
امتیازها
42,073
مدال‌ها
27
  • #3,403
سلام وقت بخیر من دنبال یه رمان پلیسی هستم که دختره تو اهواز فک کنم دانشجو هستش بعد تو ارایشگاه کار میکنه با دوتا پلیس مخفی اتفاقی اشنا میشه مجبور میشه با یکیشون ازدواج کنه پلیسه خیلی با دختره خوب رفتار نمیکنه دختره خیلی جلفه و اینا
ممنون میشم کمکم کنید پیداش کنم
سیگار شکلاتی و شکلات تلخ رو چک کنید
از هما پوراصفهانی
رمان چاپیه فکر کنم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Eliiii_14444

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
6
پسندها
9
امتیازها
3
  • #3,404
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

fati.17

نو ورود
سطح
1
 
ارسالی‌ها
16
پسندها
70
امتیازها
90
مدال‌ها
1
  • #3,405
سلام دوستان ،کسی اسم این رمان را میدونه که در مورد یه دختریه که پدرش معتاده وبعد مرگ پدرش طلبکارای پدرش اونا میدزدند ومجبور به جابه جایی مواد وکار با قاچاقچیا میشه وکلی اذیت میشه وزجر میکشه در آخر هم با سردسته قاچاقچیا ازدواج میکنه فکر کنم..
حصار تنهایی من
 

Aabbcc

رو به پیشرفت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
155
پسندها
176
امتیازها
728
مدال‌ها
3
  • #3,406
سلام من دنبال یه رمانم که پسره پلیس مبارزه با مواد مخدر بود و عاشق دختر خالش بود دختر خالش از بچگی تومور داشته اما خودش خبر نداره برای همین خیلی لوسش کردن و مثل بچه ها میمونه اما پسره چون با خانواده خالش توی یه ساختمون زندگی میکنن برای اینکه حرمت خانواده رو نشکونه میره با یکی از همکاراش ازدواج میکنه ولی بعدش ازش طلاق میگیره در اخر با دختر خالش ازدواج میکنه پسره یه خواهرم داشت که با دوستش ازدواج کرده اما بچه دار نمیشدن
اینو پیدا کردین به منم بگید
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Zohal_s

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
4
پسندها
6
امتیازها
0
  • #3,407
منم خیلی دوست دارم این رمان رو بخونم باید جالب باشه
کسی اسم این رمان رو نمیدونه؟؟
بله قلم نویسنده این رمان هم از نظر من قوی بود و خیلی خوب استفاده کرده بودن از کلمه ها اما متاسفانه نمی تونم این رمان رو پیداش کنم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Sara_heidari

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
13
پسندها
15
امتیازها
33
  • #3,408
سلام من خیلی وقت پیش یه رمان خوندم الان اسمش یادم رفته:(
رمان درمورد یه دختر(لجباز و شیطونه) که رفته خارج(فکر کنم امریکا) و بخاطر اینکه بهش اقامت بدن این دختر و دوست برادراش نقش زن و شوهر رو بازی میکنن مامور میاد بازدید از خونه شون که ببینه واقعا زن و شوهر هستن یا نه
واخرش هم عاشق همدیگه میشن
میشه لطف کنید اسمشو بگید
 

Kia1995

نو ورود
سطح
1
 
ارسالی‌ها
43
پسندها
59
امتیازها
103
مدال‌ها
1
  • #3,410
یه رمانی بود که مرد داستان دو هویت داشت..ینی خودش در اصل فکر کنم جنوب تهران با خانوادش زندگی میکردن و خیلی وضعشون خوب نبود‌‌ و اگر اشتباه نکنم تو یه مکانیکی کار میکرد..بعد برای خودش اسم و شخصیت دیگه ای درست میکنه و میخاد دختر داستان رو تیغ بزنه که البته ما اینو وسطای رمان میفهمیم که اون یکی مرده هم خود همین یارو عه:)
یادمه اول داستان با این شروع میشد که یکی از پسرا میخاست ماشین باکلاس یکی از مشتری هارو برداره ببره دوست دخترشو بگردونه:))
خیلیم قشنگ بود اشتباهی قبلنا پاکش کردم و الان اسمش یادم نیست.
ممنون میشم اگ کسی منو ازین بدبختی نجات بده:)))
سیاه بازی
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا