نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

خاتون

نو ورود
سطح
4
 
ارسالی‌ها
24
پسندها
385
امتیازها
1,690
مدال‌ها
4
  • #3,741
سلام
"یه رمان مال خیلی وقت پیش که دختره با خانواده عمه‌اش زندگی میکرد و هامون شروع داستان با عقدش با پسر عمه‌اش که پلسه شروع میشه و بعد پسره رو میکشن و دختره رو با خودشون میبرن و بعدا مجبور میشه با پسری به اسم شهاب ازدواج کنه اسم دختره هم ستاره باید باشه اگه اشتباه نکنم"
لطفا اگه کسی میدونه بگه.
ممنون.
 

mobina.yz

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
71
پسندها
171
امتیازها
578
مدال‌ها
3
  • #3,742
با سلام, من دنبال یه رمانی میگردم که پسره مشکل پزشکی داره و نمیتونه رابطه برقرار کنه و دوستاش سر شیطنت بهش قرص میدن و پسره با خواهر دوستش تصادف می‌کنه دختره رو می‌بره خونشون و بعد که می‌فهمه چیکار کرده میخواد با دختره عروسی کنه,لطفا اگر اسم این رمان رو میدونید بگید.
رمان پانیک اتکت
 
امضا : mobina.yz
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

mobina.yz

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
71
پسندها
171
امتیازها
578
مدال‌ها
3
  • #3,743
امضا : mobina.yz
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

mobina.yz

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
71
پسندها
171
امتیازها
578
مدال‌ها
3
  • #3,744
رمان درباره دختری که شب عروسیش فرار میکنه و تو راه چند نفر میخوان اذیتش کنن که دوتا برادر میان تا کمکش کنن که دختره میبرت خونه مادر بزرگشون .....
میشه لطفا اسمشو بگین
رمان فرشته من
 
امضا : mobina.yz

mobina.yz

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
71
پسندها
171
امتیازها
578
مدال‌ها
3
  • #3,745
سلام خسته نباشید
یه رمان بود اسمه دختره سوگند بود و چادری بود و دانشجو بود ،برادرش معتاد بود و سوگند تو خونه یه خانمه کار میکرد.همیشه وقتی بیرون میرفت، بدون جوراب صندل پاش میکرد.پسر یا نوه پیرزنه هم غیرتی میشه میره براش چند تا جوراب میخره.فکر کنم اسم پسره شادمهر بود یادم نیست

❌ رمان کیش و مات نیست ❌
ببخشید اگه اسم رمان رو فهمیدین به منم بگین لطفا
 
امضا : mobina.yz
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

mobina.yz

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
71
پسندها
171
امتیازها
578
مدال‌ها
3
  • #3,746
میشه چنتا رمان طنز و باحال بهم معرفی کنین خاهشا:grlim::biggrinsmiley:
کلاهداران
معشوقه اجباری ارباب
فرشته ی من
سرکار خانم وروجک
عاشقتم دیونه 1 و 2
تیمارستانی ها
سه سوت هم کمی طنزه
 
امضا : mobina.yz
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

mobina.yz

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
71
پسندها
171
امتیازها
578
مدال‌ها
3
  • #3,747
سلام یه رمان رو چند سال پیش خوندم که اسمشو یادم نیست رمان در باره یه دختره بود که پدر و مادرشو توی تصادف از دست میده و پیش پدر بزرگش زندگی میکنه این دختر دانشجوی تاتره و پدر بزرگش میخواد که اون با پسر داییش که موسیقی خونده ازدواج کنه ولی اون راضی نمیشه تا اینکه باید برای اجرای یه تاتر از طرف دانشگاه به یه سفر برن شرط پدر بزرگش برای این سفر همراهی همون آقای نامزد یا پسر داییه
با پسر داییه حرف میزنه که همراهش نره ولی پسر داییه با دوستاش که استادای اون دخترن میره موقع برگشت تصادف میکنن و یه زن ومرد روستایی از اونا مراقبت میکنن واونا مجبور میشن به هم محرم شن بعد عاشق هم میشن با هم ازدواج میکنن
سلام رمان ترانه ات می‌شوم
 
امضا : mobina.yz
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

ریحانه عیسایی(زینب)

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
289
پسندها
4,978
امتیازها
21,013
مدال‌ها
12
  • #3,748
خسته نباشید یه رمان بود درباره سه تا دانشجو که دانشجوی تاریخ هستن فکر کنم از طریق یه آیینه عتقیه وارد یکی از دورهای تاریخی میشن اسمش رو متاسفانه یادم نمیاد
 
امضا : ریحانه عیسایی(زینب)

mobina.yz

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
71
پسندها
171
امتیازها
578
مدال‌ها
3
  • #3,749
سلام دوستان :)
دنبال رمانی میگردم، که در مورد دختری بود که با دوستش برای تست بازیگری میرن در صورتیکه خودش نمیخواسته تست بده، ولی اتفاقی میفته که بعد از تست دادن قبول میشه.
باباش مدیر بازنشسته س و تک فرزنده و بعد از بازی، خیلی معروف میشه.
یه مرد به اسم آرشاویر چون شبیه عشقش توی ایتالیا بوده، عاشقش میشه ولی پسره فک کنم مبتلا به پارانویا بوده چون عشق ثابقش مازوخیست بوده و در نهایت همین باعث شده که بمیره.
دختره با کمک پدر شوهرش، آرشاویرو درمان میکنه.
رمان توسکا از سرکار خانم پوراصفهانی
 
امضا : mobina.yz
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

mobina.yz

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
71
پسندها
171
امتیازها
578
مدال‌ها
3
  • #3,750
امضا : mobina.yz
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا