نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

zariii_

نو ورود
سطح
1
 
ارسالی‌ها
36
پسندها
67
امتیازها
103
مدال‌ها
1
  • #4,021
از این رمانا بگید که
پسره به یه دلیلی از دختره جدا شده یا فاصله گرفته و اینا
و بعد چند سال دختره یا پسره با بچه چند ساله ش برمیگرده دور هم دوباره جمع بشن
سرآغاز یک فرجام
 

Parandak

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
25
پسندها
40
امتیازها
40
  • #4,022
سلام بچه ها. یه رمان هست که اسم دختره پناهه و اسم پسره شاهان. بعد اینا به عنوان خواهر و برادر زندگی میکنن اما فقط پسره میدونه که اون دختر خواهر واقعیش نیست و عاشقشه. اسمش رو میدونین؟
 

Mobina.zr

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
7
امتیازها
0
  • #4,023
سلام دوستان یه سوال
یه رمانی هست مادر پسره به یه دختر خدمت کاره خونشون میگه برو پیش پسرم که معتاده و کمکش کن دختره پس از مدت ها جنگ و جدل با پسره کمکش میکنه ترک کنه
کسی میدونه.
 

Mobina.yahyazade

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
12
 
ارسالی‌ها
845
پسندها
3,865
امتیازها
17,773
مدال‌ها
13
  • مدیر
  • #4,024
سلام دوستان یه سوال
یه رمانی هست مادر پسره به یه دختر خدمت کاره خونشون میگه برو پیش پسرم که معتاده و کمکش کن دختره پس از مدت ها جنگ و جدل با پسره کمکش میکنه ترک کنه
کسی میدونه.
فکر کنم رمان پرستار من باشه
 
امضا : Mobina.yahyazade

Reza_16

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
5
پسندها
17
امتیازها
33
  • #4,025
سلام یه رمان خوندم که دختره با مادرش زندگی میکنه و کارش توی یه خیاطی هست که بارییس خیاطی که یه خانومه دوسته بعد از یه مدت مادرش میمیره و یه شب طلب کار های پدرش اونو از توی خونه میدزدن و میبرن میفروشن به یک دلال مواد که توی خونه چند تا دختر واسه فروش مواد داره بعدش هم یکی اونو برای خدمتکاری تو خونش میخره و ...
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Samidd

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
6
امتیازها
0
  • #4,026
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Samidd

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
6
امتیازها
0
  • #4,027
سلام من ی رمان خوندم اسمشو نمی‌دونم پسره از زندان آزاد میشه ودختر دوقلودارد قبل از زندان رفتن زنشو خیلی اذیت می‌کرده بعداززندان که آزاد میشه می‌فهمه زنش دندان پزشک شده خواهش میکنم اسمشو میدونید بگید اینم بگم مادر پسره پیرو خیلی حمایت میکرده
 

Reza_16

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
5
پسندها
17
امتیازها
33
  • #4,028
یه دختر با مادرش زندگی میکرد و توی خیاطی کار میکرد بعد از یه مدت پدرش که معتاد بود برای درخواست پول میاد سراغشون ولی چون پولی نداشتن پدره میره و دختره مادرش میمیره بعد طلبکار های پدرش میان و اون رو توی خواب میدزدن و میبرن میفروشن به یکی که چند تا دختر توی خونش داشت که برای فروش مواد ازشون استفاده میکرد بعد از این یکی از مشتری ها دختره رو میخره و برای کار تو خونش میبردش
 

Samieh1270

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
120
پسندها
192
امتیازها
668
مدال‌ها
2
  • #4,029
سلام دوستان دنبال رمانیم که دختره ازبرادر پدربزرگش (که خیلیم پولداربود )میترسه و برادر پدربزگه میخواد که دختره با نوه اش ازدواج کنه ولی پسره اول از خواهر دختره ک خوشگل تره خوشش میومده در ظاهر. و دختره قبول میکنه و پسره هم بخاطر اینه از از ارث محروم میشد قبول میکنه
رمان چیزهاییم هست فک کنم
سلام یه رمان خوندم که دختره با مادرش زندگی میکنه و کارش توی یه خیاطی هست که بارییس خیاطی که یه خانومه دوسته بعد از یه مدت مادرش میمیره و یه شب طلب کار های پدرش اونو از توی خونه میدزدن و میبرن میفروشن به یک دلال مواد که توی خونه چند تا دختر واسه فروش مواد داره بعدش هم یکی اونو برای خدمتکاری تو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Water Goddess

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #4,030
سلام
ببخشید من دنبال رمانی هستم که ی مرد پسری به اسم امیر کیا رو مورد ازار قرار میده مرده هم مریض بوده مشکل داشته بعدها امیر کیا خانواده این مرد رو پیدا میکنه و نقشه انتقام برای دختر خانواده میکشه و با دختره نامزد میکنه دختره از امیر کیا بارادار میشه و متعجب میشه چون نمی دونسته چه اتفاقی براش افتاده امیر کیا هم که قصدش انتقام بوده میگه من با این ازدواج نمی کنم کلی برای اون دختر حرف درمیاد و وقتی بچش دنیا میاد می خواد شناسنامه بگیره برای بچه ولی نمی تونه امیر کیا بهش میگه بیا خونه من منم برای بچه شناسنامه میگیرم
البته همه امیر کیا رو کیا صدا میکردن ولی خواهرش اسمش رو کامل می گفته
ممنون میشم بهم کمک کنید که پیدا کنم این رمان رو خیلی واسم مهمه ممنون:458043-d43af67a28506a61aa0e5feb83373c73:
 
آخرین ویرایش
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا