سلام معشوقه اجبارییه دختر با مادرش زندگی میکرد و توی خیاطی کار میکرد بعد از یه مدت پدرش که معتاد بود برای درخواست پول میاد سراغشون ولی چون پولی نداشتن پدره میره و دختره مادرش میمیره بعد طلبکار های پدرش میان و اون رو توی خواب میدزدن و میبرن میفروشن به یکی که چند تا دختر توی خونش داشت که برای فروش مواد ازشون استفاده میکرد بعد از این یکی از مشتری ها دختره رو میخره و برای کار تو خونش میبردش
خیلی خیلی قشنگه من چندین بار خوندم و عاشق اون قسمتهایم که آراد می خواد آینازو عاشق خودش کنه بی نظیره
آخرین ویرایش