سلام اسمش رمان واحد روبرویی بودسلام ممنون میشم کمکم کنید، دنبال اسم یک رمانی هستم که دختره مامان باباش تو زلزله مرده بودن و تنها زندگی میکرد ، تدریس زبان میکرد و خونه بابای پسراثه رو اجاره میکنه که میشد واحد رو به رویی پسره بعدم به عنوان مترجم وارد شرکت پسره میشه و پسره خوش گذرونه یکم و دختره هم متعصبه