- ارسالیها
- 1
- پسندها
- 1
- امتیازها
- 0
دنبال یه رمان میگردم که قبلا خونده بودم و الان هر چی میگردم پیداش نمیکنم درباره دختری بوده که خیلی بیخیال بوده و پدر و مادرش اونو شرطبندی میکنن وسعید خان اونو میخره خیلی بی خیال میره اونجا دخترهکربوده با کمک دوستای داداشش می خواستن داداششو از اونجا فراری بدن یه روز دختر میره سر گاوصندوق سعید خان گاوصندوق اونم خیلی حرفهای بود و هیچ کس نمی توانست بازش کنم ولی دختر بازش میکنه وقتی سعید خان نیاد میله دختر باز کرده خیلی شوکه میشه و از اون تست هوش می گیره و می فهمه اونم هکر هست که داشتیم کلاه سفید قهوه ای کلاس یا ولی دختره نمی فهمید که چه کلاهی است و سیعد خان خودش کلاه قهوه ای بوده یه روز دختر میره خارج و یه پسر میبینی که با چند نفر درگیره و به اونا میگه که من نمیام همراهتون دختری رو نجات میده...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.