سلام من دنبال رمانی هستم که دو سال پیش خوندمش و اسمش یادم نمیاد
داستان در مورد دختر یه خانواده پولداره که پزشکی میخونه و تو دانشگاه عاشق پسر فقیری میشه اما خانوادش بهش اجازه ازدواج با اون پسر نمیدن و دختره رو مجبور به ازدواج با پسر دوست پدر دختره میکنن که اسمش فرهاد بود وفرهاد هم عاشق دختر خاله اش نگین بود این دوتا به اجباره با هم ازدواج میکنن اما عاشق هم میشن تو تولد پسره دختره میفهمه که فرهاد دوسش نداره و در خواست طلاق غیابی میده و میره خارج و اونجا میفهمه که حامله اس بعد از سه سال برمیگرده ومیبینه که فرهاد با نگین ازدواج کرده اما بعد از به دنیا اوردن بچه اش میمیره فرهاد که میبینه دختری که عاشقش بوده برگشته و یه بچه دیگه هم داره دختره رو مجبور میکنه دوباره باهم ازداج کنن
اگه اسمشو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.