نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Dida

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #4,571
دوستان
من رمانی و چندین سال پیش خوندم

که دختر و پسر بعد از مدت زیادی و سختی به هم میرسن

بعد روز تولد دخترشون
موقعی که قهرمان دختر کیک تولد دخترشون و میاره خون‌دماغ میشه و میریزه روی کیک و بعد دختر داستان فوت میکنه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

nagin.amiry

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
8
پسندها
16
امتیازها
33
  • #4,572
سلام دوستان
داستان درباره دوتا خواهره که میرن دزدی بعد گیر میفتن خونه ماله دوتا برادره که فکر کنم یکیش کور بوده بعد یکی از دخترا رزمی کار بوده و پسره میگه به شرطی به پلیس تحویلتون نمیدم که شرطمو قبول کنید شرطش این بوده که اون یکی خواهره به اون داداشه تو کارای کامپیوتری کمک کنه دختر اصلی داستان هم بیاد تو ارتش به بچه های ارتش رزمی یاد بده معلمشون شه بعد میرن اردو برای تمرین وو یه اتفاقاتی میفته که یادم نیست ولی رمان جالب بود اگه اسمشو میدونید لطفا بهم بگید
اسم رمان : دروغ دو نفره
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

mehrazar

رفیق جدید انجمن
سطح
1
 
ارسالی‌ها
79
پسندها
134
امتیازها
578
مدال‌ها
2
  • #4,573
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Samieh1270

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
120
پسندها
192
امتیازها
668
مدال‌ها
2
  • #4,574

Negar.Dayani

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
422
پسندها
11,249
امتیازها
27,613
مدال‌ها
15
  • #4,575
امضا : Negar.Dayani
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

حیران

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
170
پسندها
499
امتیازها
5,063
مدال‌ها
6
  • #4,576
امضا : حیران
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

amin tiam

نو ورود
سطح
1
 
ارسالی‌ها
13
پسندها
38
امتیازها
33
مدال‌ها
1
  • #4,577
سلام من دنبال رمانی هستم که ۴ تا برادراند و یک خواهر دارن به اسم نازگل
امیر کیان داخل یه هتل کار میکنه و به اجبار باعث ازدواج با دختری به اسم رویا شد
امیر حسین داخل یه کارخونه کار میکنه و از دختر صاحب کارخونه که اسمش عسل هست که معتاد شده بود ازدواج میکنه و یه دوست داره به اسم سهیل که با نازگل عروسی میکنه
امیر علی دختر دایی اش روشا رو دوست داره که دایی اش مخالفه اما بعد از خودکشی ای اون میزاره که عروسی کنن
امیر محمد از سربازی بر میگرده میبینه غزاله که دختر مورد علاقه اش بوده داره ازدواج میکنه بعد میره خواننده میشه بعد که دختره از شوهرش جدا میشه و غزاله خدمتکار میشه و میره خونه ی امیر محمد و پسره اونجا میفهمم که غزاله اجباری ازدواج کرده و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

nagin.amiry

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
8
پسندها
16
امتیازها
33
  • #4,578
سلام.رمان درباره دختریه که پرستار یه پسر بچه میشه که پدرش خیلی پولداره و مادرش احتمالا دیوونه بوده و طلاق گرفته. از اون طرف پدر پسربچه از زنا متنفره و هیچ خدمتکار زنی نداره. برای همین دختره مجبور میشه که خودشو مثل پسرا کنه.
اسم رمان : نیما
 

nagin.amiry

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
8
پسندها
16
امتیازها
33
  • #4,579
سلام من دنبال رمانی هستم که دو سال پیش خوندمش و اسمش یادم نمیاد
داستان در مورد دختر یه خانواده پولداره که پزشکی میخونه و تو دانشگاه عاشق پسر فقیری میشه اما خانوادش بهش اجازه ازدواج با اون پسر نمیدن و دختره رو مجبور به ازدواج با پسر دوست پدر دختره میکنن که اسمش فرهاد بود وفرهاد هم عاشق دختر خاله اش نگین بود این دوتا به اجباره با هم ازدواج میکنن اما عاشق هم میشن تو تولد پسره دختره میفهمه که فرهاد دوسش نداره و در خواست طلاق غیابی میده و میره خارج و اونجا میفهمه که حامله اس بعد از سه سال برمیگرده ومیبینه که فرهاد با نگین ازدواج کرده اما بعد از به دنیا اوردن بچه اش میمیره فرهاد که میبینه دختری که عاشقش بوده برگشته و یه بچه دیگه هم داره دختره رو مجبور میکنه دوباره باهم ازداج کنن
اگه اسمشو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا