مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

SH _ Z

نو ورود
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
16/12/19
ارسالی‌ها
47
پسندها
99
امتیازها
103
  • #472
رمان راجب دختر خاله و پسر خاله ای به اسم کوهیار و اواس اگه اشتباه نکنم که کوهیار از خارج برگشته و دکتر مغز و اعصابه.دختره هم روانشناسی میخونه و کم کم عاشق هم میشن
سلام
رمان : آوای احساس
 

سارای

نو ورود
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
17/12/19
ارسالی‌ها
4
پسندها
2
امتیازها
0
  • #473
سلام
ببخشید یه رمانی رو چند وقت پیش خوندم اسمش رو یادم رفته دختره با مادرش زندگی میکرد وخودش رو شبیه پسرا کرده بود رانندگی خیلی خوبی داشتو خودش فکر می کرد واقعا پسره تو یه مسابقه شرکت میکنه ووارد یه گروه خلافکار میشه یه فردی اونجا بود که در اصل برادر این دختر وپلیس ونفوذی بود واین دختر نمی دونست مادر وپدرش بخاطر وضعیت پدرش از هم جدا شده بودن ومادره به پدر نگفته بود حاملست
اخرشم پدره شهید میشه ودختره فهمید بخاطر یه اتفاق بد تو بچگی حالت تدافعیش این شده بود خودشو پسر نشون بده..
بخشید زیاد شد
 

سارای

نو ورود
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
17/12/19
ارسالی‌ها
4
پسندها
2
امتیازها
0
  • #474
سلام خلاصه رمانی که میگم رو ببینین اسمش رو میدونین
یه دختری عاشق یه پسری میشه و قرار میشه که باهم عقد کنن خونواده ها باهم میرن مسافرت. به مقصد که میرسن خونه یکی از اقوام میرن که نصف شب زلزله میشه همه می میرن فقط همین دختره زنده میمونه با یکی از دخترای فامیلش و یه پسر بچه و به نوزاد. بعد از زلزله همین دختر سرپرست بچه ها میشه. و برای اون پسر بچه وکیل میگیره که ارث خونوادش بهش برسه آخر بازهمون وکیل ازدواج میکنه.
شکیبا باش
 

Adna

نو ورود
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
19/10/19
ارسالی‌ها
3
پسندها
29
امتیازها
30
  • #475
رمانی دنبالش میگردم اسم شخصیت اصلی دختر نفس بود و دانشجو نمی دونست به فرزندی قبول شده بعد بگو مگو با یکی از استادانش که خواننده مشهور بود یه اتفاقاتی میوفته دختر رو گروگان میگیرن و فکر کنم میبرم لندن نمی دونم وقتی فرار میکنن به یه آقایی مسن میرسن یه خونه ای رو معرفی میکنه برای مدتی موندن می ره مبینه خونه همون خواننده هست اونجا خدمت کار میشه بعدش میاد ایران نمی دونم فکر کنم تصادف میکنه فراموشی میگیره می ره کنسرت همه چی یادش نیافته که عاشق شدنش تا الان بعدش دختر عموی خواننده هست
دنبال این رمان میگردم پیداش نمی کنم اسمش نمی دونم شاید ۵ سال پیش خوندم
 

سارای

نو ورود
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
17/12/19
ارسالی‌ها
4
پسندها
2
امتیازها
0
  • #476
سلام
یه رمان خوندم که دختره با مادرش زندگی می کرد وخودشو شبیه پسر کرده بود وفکر میکرد دراصل یه پسره ورفتار های اون هارو انجام میداد رانندگیش عالی بود وارد یه گروه خلافکار شد اونجا یه پسر بود که نفوذی بود وبرادرش ولی دختره نمی دونست تو بچگی پدر ومادرش از هم جدا شده بودند ومادره نگفته بود حامله است اسم مادرش مریم بود
پدرش اخر شهید میشه ودختره فهمید بخاطر یه اتفاق بد تو بچگی این حالت تدافعی پسر بودن رو دچار شده بوده
کسی نمی دونه؟خواهش میکنم!
 

آیماهم!

رفیق جدید انجمن
سطح
7
 
تاریخ ثبت‌نام
31/3/19
ارسالی‌ها
81
پسندها
941
امتیازها
4,878
مدال‌ها
6
  • #477
یدختر بود به اسم هیوا...خانوادش رو از دست داده بود و تنها زندگی میکرد و برادرش به اسم حسام امریکا یه پروژه داشت که بعد مدت ها با دوستاش شاهین اراد و حسام به ایران میان و بین رهام و هیوا اتفاقایی رخ میده.
و هیوا باید با پسرداییش ازدواج کنه و رهام برای اینکه باهاش نامزدی میکنه و هردو مخیانه عاشق همدیگن...و اواخر معلوم میشه که رهام تومور مغزی داره..
:wubsmiley: :inlove:
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Niyosha22

Friba~

مدیر بازنشسته
سطح
39
 
تاریخ ثبت‌نام
4/9/18
ارسالی‌ها
2,635
پسندها
42,424
امتیازها
66,873
مدال‌ها
26
  • #478
@فاطما گل
عزیزم اینجا رمانی که میخوای پیداش کنی بنویس
 

فاطما گل

نو ورود
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
17/12/19
ارسالی‌ها
3
پسندها
13
امتیازها
30
  • #479
سلام ممنون میشم اگ کسی اسم این رمان میدونه بهم بگه
یه پسری به اسم حامد هست با نامزدش دعواش میشه تصادف کرد چشماشُ ازدست داد
نامزدش ولش کرد
پسره هم افسردگی گرفته
تااینکه دخترعموش ک تو یه حیاط باهم زندگب میکنن کمکش میکنه تااینکه کنکور دکترا قبول میشه و....
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ETKISIZ

qrazi laver

کاربر فعال
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
27/8/19
ارسالی‌ها
968
پسندها
7,711
امتیازها
28,673
مدال‌ها
3
سن
21
  • محروم
  • #480
رمان راجب دختر خاله و پسر خاله ای به اسم کوهیار و اواس اگه اشتباه نکنم که کوهیار از خارج برگشته و دکتر مغز و اعصابه.دختره هم روانشناسی میخونه و کم کم عاشق هم میشن
آوای احساس
 
امضا : qrazi laver
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا