مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Constantine

رفیق جدید انجمن
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/10/19
ارسالی‌ها
87
پسندها
727
امتیازها
3,753
مدال‌ها
7
سن
25
سطح
7
 
  • #461
با سلام
دنبال یه رمان میگردم اسمشو نمیدونم
داستان درباره یه دختره که با دوستش تو جنگل بودن که یه کتاب پیدا میکنن وقتی بازش میکنن باعث مبشن یه موجود به نام سایه بیدار بشه واز مردم دهکده انتقام بگیره ولی دختره خودشو فدای مردمش میکنه وقتی میرن تو مخفی گاه سایه باید به سایه کمک کنه که تا همسرشو زنده کنه برای همین باید 5تا سنگ رو با کشتن 5پری به دست بیارند
تا همین جاشو یادمه
یه موجود هم توش بود به نام رویا خور که کارش از بین بردن کابوس های بد بود
شخصیت سایه هم یه پسر عمو داشت به نام نیلی که زیر دریا زندگی میکرد


اگه کسی اسم رمانو میدونه خاهش میکنم بهم بگه :hanghead: :hanghead: :hanghead: :hanghead:
کسی هست اینو بدونه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Constantine

SH _ Z

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
16/12/19
ارسالی‌ها
47
پسندها
99
امتیازها
103
سطح
0
 
  • #462
سلام دوستان : )
دوستم دنبال این رمانه و گفت اینجا بگم تا ببینه کسی اسمش رو بلده یا خیر! : )
ممنون میشم جواب بدید! : )


یه دختری که هیچ کسی رونداشته ووضع خوبی نداشته گوشه اتوبان بوده
دختردیگه ای که افسردگی داشته وهیچ دوستی نداشته میبردش خونه خودشون ومیخوادکه اون دخترباخودشون زندگی کنه وبه دروغ به خانوادش میگه دوستمه وخونوادشم خارج ازکشورن
اون دخترهم باسام برادراون دخترازدواج میکنه
بعدازمدتی پدرشوهره دخترمیفهمه که بهشون دروغ گفتن بچه ی دختره راازش میگیره ازخونه میندازدش بیرون وطلاقشم میگیره
ولی بعدازچندسال دوباره سرراه هم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

SH _ Z

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
16/12/19
ارسالی‌ها
47
پسندها
99
امتیازها
103
سطح
0
 
  • #463
سلام. ممنون می‌شم اگه کسی اسم این رمان رو می‌دونه بگه...

در مورد یه دختر با وضعیت مالیِ نسبتاً بده که توی بیست و پنج سالگی استاد دانشگاه می‌شه و دانشجوهاش خیلی اذیتش می‌کنن به خصوص یه پسره به اسم سینا که فقط دو سال از دختره کوچیک‌تره...
سلام
رمان :دانشجو
 

SH _ Z

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
16/12/19
ارسالی‌ها
47
پسندها
99
امتیازها
103
سطح
0
 
  • #464
دنبال یه رمانم:
یه دختره به اسم انید که در اصل اسمش آناهید تهران دانشگاه میره بعد ب خاطر یه چیزی مجبور میشه خونه یه پیرزن زندگی کنه و بعد چند وقت نوه همین خانومه از آمریکا میاد پایانشم خوش بود.فقط همینا یادمه.
کسی اسمشو میدونه؟
سلام
رمان : باورم کن
 

SH _ Z

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
16/12/19
ارسالی‌ها
47
پسندها
99
امتیازها
103
سطح
0
 
  • #465
رمانی که دختر عمو و پسر عمو به اجبار پدر بزرگ باهم از دواج میکنند و عکس های فتو شاپ به دست شوهر دختر میوفته که بخاطر اونا شوهر دختررو هرروز کتک میزنه و بعد میفهمه فتوشاپ بوده‌.
اونا فک میکنن زنش حاملس ولی بعدا میفهمن که لخته های خونی بوده.زن از شوهرش متنفر میشه ولی دوباره زندگیشون خوب میشه.
ممنون میگم اسمشو بگید
سلام
رمان : پسر غیرتی
 

SH _ Z

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
16/12/19
ارسالی‌ها
47
پسندها
99
امتیازها
103
سطح
0
 
  • #466
سلام یک رمان بود ک پسره مبخواست خودکشی کنه.دختذه تو ترافیک تو ماشین پسره رو دید و براش شماره انداخت.پسره موقع خودکشی بادختره تماس میگیره.بعدها باهم رفیق میشن و دختره تو پارک دیزی میخوره و آروغ می زنه و....اسم چیه توروخدا بهم بگید.
سلام
رمان : تمنا برای نفس کشیدن
 

SH _ Z

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
16/12/19
ارسالی‌ها
47
پسندها
99
امتیازها
103
سطح
0
 
  • #467
سلام دوستان
داستان درباره دوتا خواهره که میرن دزدی بعد گیر میفتن خونه ماله دوتا برادره که فکر کنم یکیش کور بوده بعد یکی از دخترا رزمی کار بوده و پسره میگه به شرطی به پلیس تحویلتون نمیدم که شرطمو قبول کنید شرطش این بوده که اون یکی خواهره به اون داداشه تو کارای کامپیوتری کمک کنه دختر اصلی داستان هم بیاد تو ارتش به بچه های ارتش رزمی یاد بده معلمشون شه بعد میرن اردو برای تمرین وو یه اتفاقاتی میفته که یادم نیست ولی رمان جالب بود اگه اسمشو میدونید لطفا بهم بگید
سلام
رمان : سرقتی از جنس عشق
 

SH _ Z

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
16/12/19
ارسالی‌ها
47
پسندها
99
امتیازها
103
سطح
0
 
  • #468
سلام لطفا هرکسی اسم این رمان رو میدونه بهم بگه:heart:
رمانی ک دختره کُرد بود اسمش آنا بود بعد با یه پسر به اسم آراد ازدواج اجباری میکنه دختره خیلی مهربونه و بخاطر یه ماجرای پلیسی همراه پسره میره خارج کشور اگ کسی میدونه اسمشو بگه لطفا:)
رمان : همسر اجباری
 

SH _ Z

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
16/12/19
ارسالی‌ها
47
پسندها
99
امتیازها
103
سطح
0
 
  • #469
سلام
دوستان من دنبال رمانی هستم که اسم پسره کوهستان یا کوهیار بود اگه اشتباه نکنم و اسم دختره رو یادم نیس، یادمه ک دختره پرستار بود ولی ب اجبار پدرش ب خاطر بدهی پدرش به کوهستان به عقد کوهستان در میاد. و سعی میکنه ک از خونه کوهستان فرار کنه ک موفق نمیشه و در نهایت پسره واسش شرط میزاره ک اگه ی سال بتونه تو خونه کوهستان دووم بیاره ولش کنه تا بره...
سلام
رمان : عشق دردناک
 

SH _ Z

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
16/12/19
ارسالی‌ها
47
پسندها
99
امتیازها
103
سطح
0
 
  • #470
یه رمانه که نامزد و برادر دختره پلیس بودن که طی عملیاتی کشته میشن، خونه ی دختره تحت نظره، تهدید میشه، میره پیش برادر شوهرش که شدیدا از دختره متنفره ولی تو خونه راهش میده بعد از چند مدت زندگی در خونشون، دختره متوجه میشه که برادر شوهرش یه دختر داره که پرستارش بهش خواب اور میده تا بخوابه و دختره تصمیم میگیره خودش از بچه مراقبت کنه، مادر بچه فوت شده، یه قسمت از رمان میخواستن برن سر خاک و دختره حلوا درست کرد ولی برادر شوهرش گفت با پول من چرا برای برادرت حلوا درست میکنی
اگر کسی می دونه لطفاً بگه
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
6
بازدیدها
58
پاسخ‌ها
5
بازدیدها
123
عقب
بالا