- تاریخ ثبتنام
- 19/8/20
- ارسالیها
- 3
- پسندها
- 1
- امتیازها
- 0
سطح
0
سلام وقتتون بخیر باشه
رمانی که میخواستم بگم برای چندین سال پیش هست
دو هفته است دارم دنباش میگردم

خلاصه
یک دختر هست که خیلی مقید نیست فکر کنم اسمش یاسی بود چشماش ابی یا سبز بوده
بعد با یه پزشکی آشنا میشه که خیلی معتقد بوده و اینا
یجوری میشه که باهم رابطه داشتن
ولی دختره میزنه زیر همه چیز و میره با یه پسر دیگه
که این پسر جدیده میبرتش مهمونی که تو اون همسراشون رو باهم جابجا میکنن و اینا
یاسی هم خودشو از ماشین پرت میکنه بیرون.
و خیلی بد آسیب میبینه
مادرش نذر میکنه و میرن مشهد
دختره هم تغییر میکنه و لنز مشکی میذاره...
رمانی که میخواستم بگم برای چندین سال پیش هست
دو هفته است دارم دنباش میگردم


خلاصه
یک دختر هست که خیلی مقید نیست فکر کنم اسمش یاسی بود چشماش ابی یا سبز بوده
بعد با یه پزشکی آشنا میشه که خیلی معتقد بوده و اینا
یجوری میشه که باهم رابطه داشتن
ولی دختره میزنه زیر همه چیز و میره با یه پسر دیگه
که این پسر جدیده میبرتش مهمونی که تو اون همسراشون رو باهم جابجا میکنن و اینا
یاسی هم خودشو از ماشین پرت میکنه بیرون.
و خیلی بد آسیب میبینه
مادرش نذر میکنه و میرن مشهد
دختره هم تغییر میکنه و لنز مشکی میذاره...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
