مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

pr!ncess

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
15
پسندها
14
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #1,551
سلام دنبال یه رمان میگردم که اولش اینطوری شروع میشد که شخصیت دختره رفته دنبال نشونی از مادرش یا پدرش به جنوب و دست خالی برمیگرده یه خانواده ثروتمند داره همه فک میکنن فرزند نامشروع پدرشه ولی اوم در اصل داییشه و ماجرای عاشقانه ای با عموی نامزد خواهر ناتنیش یا همون دختر داییش داره و رشتت دامپزشکیه میخواد پرورش ماهی راه بندازه که ول میشه
رمان قبل از شروع،،اسم دختر هم نارینه هست فک کنم
 

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,865
پسندها
33,805
امتیازها
65,673
مدال‌ها
33
سطح
35
 
  • مدیرکل
  • #1,552
سلاام به همه
بچه ها من چندسال پیش یه رمان خوندم که دختره از پسره بزرگتر بود و یه جورایی سرپرست پسره بود،چون پدر و مادر پسره فوت کرده،اسم دختره فرشته بود و فک کنم نقاشی و اینا میکرد،پسره عاشق دختره میشه و یه ماجراهایی پیش میااد
لطفاا اگه کسی یادشه راهنمایی کنه
چشمان عسلی یه همچین اسمی رو چک کنید!
 
امضا : Harry_QW

Helma_sadat

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
25/8/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
سن
24
سطح
0
 
  • #1,553
سلام دوستان.
دنبال یه رمانیم که دختره مبتلا به سنتیزیا یا همون حس آمیزی بوده، مادرش یه ه*رز بوده که با پدرِ پسر داستان فرار میکنه، خونواده دختره رو از شهر بیرون میکنن، ولی بعد چند سال دختره تو کارش موفق شده و برگشته به شهر. تهشم خودشو پسره عاشق هم میشن.

اینم بگم رمانه خارجی بود. ((:
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

ایسا

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
28/4/19
ارسالی‌ها
71
پسندها
357
امتیازها
1,963
مدال‌ها
4
سطح
4
 
  • #1,554
بچه ها داشتم چند وقت پیش ی خلاصه رمانو فقط خوندم
این بود دو عروس داماد تو روز عروسیشون فرار میکننتو یک ساختمانم بود داماد اولی فرار میکنه و عروس دومی هم فرار میکنه این دو نفر توی پارکینگ به هم برخورد میکنن با تعجب هم نگا میکنن که ی ماشین میاد توپارکینگ پسره همون داماد اولیه عروس دومی رو میگیرن پشت دیوار قایم میشن
تا همینجاش یادمه اگ کسی میدونه کمکم کنه ممنون میشم
 

رها1375

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
25/8/20
ارسالی‌ها
87
پسندها
74
امتیازها
178
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • #1,555
سلام
من دنبال یه رمانم که پسرهه ارباب بود و دختره خدمتکارش بعد یه پیرزن بود به اسم بی بی که خواهر زادش اسمش سمیرا بود و چشمش به ارباب بود و با دختر خدمتکار ههمیشه دعوا داشت و یه بار که ارباب بیرون بود با دختره خدمتکار درگیر شد و خود ش رو زد گفت کار دختره خدمتکار ههست در صورتی که دختره خدمتکار قبلش به پسره زنگ زده پسره از جریان خبر داره
ممنون
 

رها1375

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
25/8/20
ارسالی‌ها
87
پسندها
74
امتیازها
178
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • #1,556

رها1375

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
25/8/20
ارسالی‌ها
87
پسندها
74
امتیازها
178
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • #1,557
سلام من یه رمانی رو چند سال پیش تو برنامه رمان های عاشقانه خوندم اما اسمش یادم نمیاد موضوع رمان این بود که دختره هیچکس رو نداشته پیش خانواده دوست باباش زندگی میکنه که یه پسر داشتن که با پدرش خیلی مشکل داشته جای قرضش دختره رو با خودش میبره خونش توی یه اتاق کوچیک پشت اتاق خودش زندانی میکنه بعد باهم شرط میبندن که اگه دختره بتونه پسره رو عاشق خودش کنه پسره بزاره دختره بره آخرشم بهم میرسن پسره هم با پدرش خوب میشه
رمان بمون کنارم
 

Zahra.kh.

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
25/8/20
ارسالی‌ها
2
پسندها
3
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,558
دنبال رمانی میگردم ک دختره رو بخاطر مشکلات طایفه ای ک بوجود میاد ازدواج اجباری میکنه با یه پسر از یه طایفه دیگه بعد تو همون سن هم باردار میشه پسره میزاره میره خارج و مادر دختره بچه شو بزرگ میکنه و بعدا میفهمه ک برادرش بچه خودشه
 

salembom

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
25/8/20
ارسالی‌ها
3
پسندها
4
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,559
رمان قبل از شروع،،اسم دختر هم نارینه هست فک کنم
آره آره خیلی ممنون شروع رو یادم بود بقیشو نه اینقدر فک کردم یادم نیومد ممنونم
 

pr!ncess

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
15
پسندها
14
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #1,560
دنبال رمانی میگردم ک دختره رو بخاطر مشکلات طایفه ای ک بوجود میاد ازدواج اجباری میکنه با یه پسر از یه طایفه دیگه بعد تو همون سن هم باردار میشه پسره میزاره میره خارج و مادر دختره بچه شو بزرگ میکنه و بعدا میفهمه ک برادرش بچه خودشه
رمان پانتی بنتی
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا