مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

ELHAMrr

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
27/7/20
ارسالی‌ها
3,230
پسندها
10,937
امتیازها
39,473
مدال‌ها
22
سطح
21
 
  • #1,641
امضا : ELHAMrr

Aabbcc

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/8/20
ارسالی‌ها
155
پسندها
177
امتیازها
728
مدال‌ها
3
سطح
2
 
  • #1,642
سلام لطفا رمانایی که مردی دختری رو به سرپرستی میگیره رو معرفی کنید
پاراهور و سگ خانه زاد رو خوندم
 

Mobina.yahyazade

مدیر بازنشسته‌ی کتاب و ادبیات
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
14/5/20
ارسالی‌ها
850
پسندها
3,897
امتیازها
17,773
مدال‌ها
13
سن
22
سطح
12
 
  • #1,643
سلام دوستان یه رمانی بود که دوخواهر میرن تو یه روستایی اونجا یه پسره برادرخان بود یکی از خواهرا و بزور میبره تو عمارتشون که باهاش ازدواج کنه، شخصیت اصلی دختر داستان نجاتش میده، شخصیت اصلی پسره که خان روستا بوده خیلی بداخلاق بود، هرکی هرکاری می‌کرد باید از اون اجازه می‌گرفت دختر و پسره خیلی باهام لجبازی میکردن،با هم یه روز بارونی تو جنگل گیر میکنن،دختره یه ویلا کنار ویلا خان می‌خره.با هم میرن پیش خان روستا بالا که پسر اون خان هم که آدم بدی بوده از دختر داستان خوشش میاد کسی خونده؟ اسمش میدونین چیه؟ خواهردختر و برادر خان هم ازدواج میکنن باهم،
رمان در آغوش مهربانی رو چک کنین
 
امضا : Mobina.yahyazade

Nill

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
31/8/20
ارسالی‌ها
15
پسندها
10
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #1,644
سلام خسته نباشی رمان درمورد یه دختر و پسره که اسم پسره فکر کنم آرشام باشه دختره رو نمیدونم آرشام میاد خواستگاری دختره و دختره قبول میکنه دختره عاشق رالیه و پسر همسایشون آیهان که تازه باهاش آشنا شده جایی برای رالی سراغ داره اما آرشام هم همون جا میره رالی و دختره خبر نداره بعد هم دیگر و اونجا میبینن یک روز دختره با آرشام مسابقه رالی تو پیست میزاره و دختره برای اینکه برنده بشه ماشین آرشام رو دست کاری میکنه بعد پسره تصادف میکنه و چشماش رو به طور موقت از دست میده دختره می خواد چشمای خودشو بده پسره که فکر کنم مادر و پدر دختره نمیزارن مادر و پدر دختر از قبل از هم طلاق گرفته بودن همین که چشمای پسره خوب میشه دختره خبر نداشته می خواسته خودکشی کنه
لطفا اسمش رو میدونید بگید
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Kalŏn

Nill

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
31/8/20
ارسالی‌ها
15
پسندها
10
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #1,645
سلام دوستان :)
دنبال رمانی میگردم، که در مورد دختری بود که با دوستش برای تست بازیگری میرن در صورتیکه خودش نمیخواسته تست بده، ولی اتفاقی میفته که بعد از تست دادن قبول میشه.
باباش مدیر بازنشسته س و تک فرزنده و بعد از بازی، خیلی معروف میشه.
یه مرد به اسم آرشاویر چون شبیه عشقش توی ایتالیا بوده، عاشقش میشه ولی پسره فک کنم مبتلا به پارانویا بوده چون عشق ثابقش مازوخیست بوده و در نهایت همین باعث شده که بمیره.
دختره با کمک پدر شوهرش، آرشاویرو درمان میکنه.
توسکا
 

Nill

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
31/8/20
ارسالی‌ها
15
پسندها
10
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #1,646
سلام رمان درمورد پسری فکر کنم به اسم ارتین بود که فکر کنم یه گروه سه نفره بودن با سه تا دختر آشنا میشن هر یک از افراد با اون یکی از اونا ازدواج میکنه بعد از مدتی پسره دختره رو توی کافی شاپ با یکی می بینه و تو خونه زندونیش میکنه بعد از مدتی دختره از پسره باردار میشه و اونا از هم طلاق میگیرن دختره میره خارج پیش برادرش چند سال بعد با فردی به اسم پارسا که توی این چند سال کمکش کرده بر میگرده ایران و ارتین رو می بینه بچه ارتین و دختره تو این مدت به ارتین خیلی وابسته میشه و بهش میگه عمو دختر دوباره بر میگرده خارج و ارتین هم میره دنبالش یک روز دختره سرکار بوده که برادر و زن برادرش داشتن درمورد بچه دختره و ارتین حرف میزدن ارتین میفهمه و غوغا به پا میکنی
ممنون میشم اسم رمان رو بگید
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *Pantea*

Nill

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
31/8/20
ارسالی‌ها
15
پسندها
10
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #1,647
سلام رمان درمورد پسری فکر کنم به اسم ارتین بود که فکر کنم یه گروه سه نفره بودن با سه تا دختر آشنا میشن هر یک از افراد با یکی از اونا ازدواج میکنه بعد از مدتی پسره دختره رو توی کافی شاپ با یکی می بینه و تو خونه زندونیش میکنه بعد از مدتی دختره از پسره باردار میشه و اونا از هم طلاق میگیرن دختره میره خارج پیش برادرش چند سال بعد با فردی به اسم پارسا که توی این چند سال کمکش کرده بر میگرده ایران و ارتین رو می بینه بچه ارتین و دختره تو این مدت به ارتین خیلی وابسته میشه و بهش میگه عمو دختر دوباره بر میگرده خارج و ارتین هم میره دنبالش یک روز دختره سرکار بوده که برادر و زن برادرش داشتن درمورد بچه دختره و ارتین حرف میزدن ارتین میفهمه و غوغا به پا میکنی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

ZAHRA TAVASOLIAN

مترجم انجمن
مترجم انجمن
تاریخ ثبت‌نام
14/4/20
ارسالی‌ها
1,078
پسندها
7,076
امتیازها
24,673
مدال‌ها
18
سطح
14
 
  • #1,648
سلام رمان درمورد پسری فکر کنم به اسم ارتین بود که فکر کنم یه گروه سه نفره بودن با سه تا دختر آشنا میشن هر یک از افراد با اون یکی از اونا ازدواج میکنه بعد از مدتی پسره دختره رو توی کافی شاپ با یکی می بینه و تو خونه زندونیش میکنه بعد از مدتی دختره از پسره باردار میشه و اونا از هم طلاق میگیرن دختره میره خارج پیش برادرش چند سال بعد با فردی به اسم پارسا که توی این چند سال کمکش کرده بر میگرده ایران و ارتین رو می بینه بچه ارتین و دختره تو این مدت به ارتین خیلی وابسته میشه و بهش میگه عمو دختر دوباره بر میگرده خارج و ارتین هم میره دنبالش یک روز دختره سرکار بوده که برادر و زن برادرش داشتن درمورد بچه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ZAHRA TAVASOLIAN

sami1366

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
11/4/20
ارسالی‌ها
8
پسندها
24
امتیازها
33
سطح
0
 
  • #1,649
سلام
یه رمانی خوندم در مورد دوستی یه دختر و پسر بود که دختر یه خواستگار پولدار توی فامیل داشت، اما نمی خواستش دانشگاه شهرستان قبول می شه و به دلایلی با دوست پسرش هم خونه می شه، پسره هم تلاش می کرده که پول جور کنه زودتر با دختره ازدواج کنه از اون طرف خواستگار پولدارش دختره و خانواداه اش رو تحت فشار گذاشته بود. فک کنم، بابای دختره در جریان دوستی اینا بود و بهم محرم بودن، تا اینکه خواستگاره جای دختره و رو پیدا می کنه و بهش ... می کنه، دختره هم که از ترس و ناامیدی فهمیدن موضوع توسط عشقش، پسره رو از خودش می رونه و دچار مشکلات روحی میشه، از اون طرف خواستگاره هم میذاره میره. مدتی می گذره و دوباره دختر قصه با پسری که دوسش داشته رو در روی هم قرار می گیرن، اما پسره حالا پولدار شده و فقط برای...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

*Pantea*

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
30/1/20
ارسالی‌ها
368
پسندها
3,554
امتیازها
16,913
مدال‌ها
1
سطح
2
 
  • #1,650
متشکرم ولی این نیست
در ضمن اسم دختره آیسو هستش
من یه رمان تلگرامی دیدم که اسم شخصیت‌هاش دقیقا همین‌ها بودن، اسم رمانه: نفسی برای شبه
البته خودم نخوندم
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا