- ارسالیها
- 1,264
- پسندها
- 19,079
- امتیازها
- 42,073
- مدالها
- 27
تقاصیه رمان خوندم یه تیکش یادمه
اینکه مادر دختره سر سفره ی عقد بلند میشه و بجای بله نه میگه
خود دختره هم بعد چند سال سر سفره ی عقد با پسره که عاشقش بود یه لحظه بلند میشه مثل مادرش بگه نه حواسش نبوده که مادر دختره و رفیقش و داماده به خودش میارنش
اسمش یادم نیست
هما پوراصفهانی