نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Leyla.b

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
0
امتیازها
0
  • #1,761
سلام .اسم دختر رو یادم نمیاد ولی اهل شیراز بود کارشناسی ارشد معماری تهران قبول شده بود .پدرش تهران براش خونه اجاره کرد طبقه بالاش ی پسر بود ک صاحب خونه اش بود و از اون خوشش میاد باهم ازدواج میکنن دختره قبلا نامزد داشته پسره میذاره میره .دختره هم به این پسره(صاحب خون اش ) نگفته بوده .اخرشم نوشته بوده واقعی بوده داستان. لطفا اسمشو بگید بهم
 

ریحانه عیسایی(زینب)

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
289
پسندها
4,978
امتیازها
21,013
مدال‌ها
12
  • #1,762
یه رمان بود که یه دختر عاشق یه پسر بازیگر میشه و به خاطر اون تصمیم میگیره بازیگر بشه اخر رمان پسره میره خونه دختره و بهش میگه دوستش داره کسی اسمش رو می دونه؟
 
امضا : ریحانه عیسایی(زینب)

Mehrane

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
3
امتیازها
0
  • #1,763
سلام من دنبال یه رمان میگردم دختره پدر و مادر و برادرشو توی خارج از کشور از دست داده بر میگرده ایران تا با خوانواده مادریش آشنا بشه بعد عاشق پسر خالش میشه وقتی به بقیه میگه باهاش مخالفت میکنن چون اون داییشه بعد به اجبار پدربزرگش فک کنم با یکی از فامیلاش به نام آرتین ازدواج میکنه جفتشونم پزشکن...
 

Kalŏn

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,960
پسندها
41,911
امتیازها
96,873
مدال‌ها
43
  • مدیر
  • #1,764
سلام من دنبال یه رمان میگردم دختره پدر و مادر و برادرشو توی خارج از کشور از دست داده بر میگرده ایران تا با خوانواده مادریش آشنا بشه بعد عاشق پسر خالش میشه وقتی به بقیه میگه باهاش مخالفت میکنن چون اون داییشه بعد به اجبار پدربزرگش فک کنم با یکی از فامیلاش به نام آرتین ازدواج میکنه جفتشونم پزشکن...
رمان چه خوبه عاشقی!
 
امضا : Kalŏn

Mehrane

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
3
امتیازها
0
  • #1,765
خیلی ممنون
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Kalŏn

حیران

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
170
پسندها
499
امتیازها
5,063
مدال‌ها
6
  • #1,766
سلام خداقوت دوستان یه رمان خوندم که اسم دختره مه یاس اما یاس صداش میزنن و شوهرمادرش می خواد اونو به یه مرد چهل ساله زن دار بده که توسط یه یحیی فرشادی نامی شب عقدش با خوردن یه دارویی فراری داده میشه چون همه فکر می کنن که مرد و بعد به یه شهر دیگه برده میشه و اونجا کار میکنه کسی میدونه اسمش چیه؟
 
امضا : حیران

pr!ncess

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
15
پسندها
14
امتیازها
40
  • #1,767
سلام .اسم دختر رو یادم نمیاد ولی اهل شیراز بود کارشناسی ارشد معماری تهران قبول شده بود .پدرش تهران براش خونه اجاره کرد طبقه بالاش ی پسر بود ک صاحب خونه اش بود و از اون خوشش میاد باهم ازدواج میکنن دختره قبلا نامزد داشته پسره میذاره میره .دختره هم به این پسره(صاحب خون اش ) نگفته بوده .اخرشم نوشته بوده واقعی بوده داستان. لطفا اسمشو بگید بهم
همسایه من اثر شایسته بانو
 

Aabbcc

رو به پیشرفت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
155
پسندها
176
امتیازها
728
مدال‌ها
3
  • #1,768
سلام
من رمانی میخوام که توش بچه کوچیک باشه. مثل روز نود و سوم و زندگی خصوصی و بن بست...
 

سپیده م.ی

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
18
پسندها
16
امتیازها
40
  • #1,769
سلام یه رمان بود که دختره وقتی بیدار میشه میبینم تو بیمارستانه اما یکی دیگه اس و ذهنش با یکی دیگه جابه جا شده و میره تو یه خونه اشرافی ولی اتاقش همه چیزش مشکی بوده اون دختر اون یکی هم که خود واقعی این یکی بوده میمیره ممنون میشم اسمش رو بهم بگید
 

Afafafaf

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
4
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,770
یه رمان خوندم یه تیکش یادمه
اینکه مادر دختره سر سفره ی عقد بلند میشه و بجای بله نه میگه
خود دختره هم بعد چند سال سر سفره ی عقد با پسره که عاشقش بود یه لحظه بلند میشه مثل مادرش بگه نه حواسش نبوده که مادر دختره و رفیقش و داماده به خودش میارنش
اسمش یادم نیست
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ~HADIS~
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا