مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

zkmlin

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
17/9/20
ارسالی‌ها
3
پسندها
2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,901
با سلام خدمت تمامی عزیزان
طبق تقاضاهایی که داشتیم مبنی بر زدن این بخش، تاپیک زده شد؛ ولی در صورت رعایت نکردن قوانین تاپیک بسته خواهد شد‌.

قوانین:

●تاپیک برای پیدا کردن رمان های گمنام می باشد، پس لطفا "معرفی" یا "درخواست رمان" نداشته باشید!

●برای پیدا کردن رمان مد نظرتون، فقط کافیه که خلاصه ای از رمان یا نکته های بولد اون‌ رمان که به خاطر دارید رو بنویسید.

●دوستانی که داوطلب کمک کردن در این زمینه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

zkmlin

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
17/9/20
ارسالی‌ها
3
پسندها
2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,902
سلام. چند وقت پیش یه رمان خونده بودم ولی اسمشو یادم نمیاد..در به در دنبالشم..موضوعشو میگم اگه کسی میدونه لطفا اسمشو بهم بگه.



رمان در مورد دختری بود که پدرو مادرشو از دست داده بود و با دایی و پدربزرگ نابیناش زندگی میکرد و کارمند یه شرکت بود..داییش رو از دست میده و مرگشو از پدربزرگش پنهان میکنه.. و چون صدای رئیس جدید شرکتشون عین داییش بود ازش خواهش میکنه نقش دایی مردشو جلو پدربزرگش بازی کنه ..
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] rAvan1

Ponh

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
20/8/20
ارسالی‌ها
12
پسندها
2
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #1,903
سلام خانما
یه رمان بود دختره با برادر دوستش ازدواج میکنه بعد متوجه میشه شوهرش مشکل روانی داره ویک روز که خونه نبوده شوهرش خواهر خودش رو که باردار بوده میکشه وخودشم خود کشی میکنه بعد دختر با یک دکتر آشنا میشه وازدواج میکنه البته دختر یک مدت هم بیمارستان روانی بستری میشه به خاطر شوکی که بهش وارد میشه اگر اسمش رو میدونید راهنمایی کنید ممنون میشم
 

وروجک

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
17/9/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
0
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,904
سلام رمانی که من میخوام درباره اینه که دختری هست که ی خواهر داره اما خواهره باهاش خوب نی بعد معلوم میشه این دختره دختر این خانواده نی و دختر عموشون بوده بعد این دختره عاشق میشه بعد اون خواهره با چاقو به این حمله میکنه و .....
 

༊cαlх

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
29/6/18
ارسالی‌ها
1,293
پسندها
16,988
امتیازها
38,073
مدال‌ها
18
سن
21
سطح
24
 
  • #1,905

12_13Mahi

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
18/9/20
ارسالی‌ها
8
پسندها
10
امتیازها
33
سطح
0
 
  • #1,906
سلام من دنبال رمانی میگردم که دختر تو سن نوجوانی تو تصادف خانوادشو از دست میده و داداشش هم تو کما می‌ره چون هیشکی از او مراقبت نمیکنه به پرورشگاه می‌ره وقتی با بچه های پرورشگاه به اردو میرن او و دوستشو میدزدن و .....
داداششم وکیل میشه فکرکنم بعد دختره به عنوان خدمتکار یه جا کار می‌کنه و عاشق اربابش میشه و داداششم میبینه ولی داداش نمیشناستش ...
دختره چشماش سبز و عینکی بود
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Aabbcc

12_13Mahi

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
18/9/20
ارسالی‌ها
8
پسندها
10
امتیازها
33
سطح
0
 
  • #1,907
سلام من دنبال رمانی میگردم که دختر تو سن نوجوانی تو تصادف خانوادشو از دست میده و داداشش هم تو کما می‌ره چون هیشکی از او مراقبت نمیکنه به پرورشگاه می‌ره وقتی با بچه های پرورشگاه به اردو میرن او و دوستشو میدزدن و .....
داداششم وکیل میشه فکرکنم بعد دختره به عنوان خدمتکار یه جا کار می‌کنه و عاشق اربابش میشه و داداششم میبینه ولی داداش نمیشناستش ...
دختره چشماش سبز و عینکی بود
اگه میدونید خواهش میکنم بگید
 

شبنم روشنی

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
18/9/20
ارسالی‌ها
2
پسندها
12
امتیازها
30
سطح
0
 
  • #1,908
رمان دختری که به اجبار با یه نفر ازدواج میکنه اما کم کم به هم علاقه مند میشن دختر داستان داداشش زندان اما با کمک شوهرش آزاد میشه وبا دوست صمیمی دختر ازدواج میکنه وبرای ادامه زندگی به دوبی میرن.پسره هم چند سال با خونوادش قطع رابطه کرده که با کمک دختر دوباره آشتی میکنن.بعد چند وقت برای دختر یه سری مشکلات ناموسی پیش میاد واز دست شوهر خیلی کتک میخوره که تو همین کتک خوردنا درد زایمان میگیرش ودو قلو زایمان میکنه.اما بعد زایمانم هنوز کتک میخوره دختره میخواد از خونه فرار کنه اما شوهرش هرروز درا روش قفل میکرده تا اینکه یه بار شوهره که م**س.ت میاد خونه دختر تو مستی آدرس کلیدا رو میپرسه وبعد فرار میکنه با بچه هاش خونه دوستش که زنداداشش بود میره وچند ماه اونجا زندگی میکنه تا این که یه روز که بچه ها...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ༊cαlх

شبنم روشنی

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
18/9/20
ارسالی‌ها
2
پسندها
12
امتیازها
30
سطح
0
 
  • #1,909
لطفا اگه کسی میدونه کمک کنه خیلی دنبال اسمشم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ༊cαlх

^red_bloom^

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/10/18
ارسالی‌ها
166
پسندها
3,300
امتیازها
16,413
مدال‌ها
11
سطح
11
 
  • #1,910
یه رمان بود که پسره لال بود و نمی تونست حرف بزنه و دبیرستانی بود.به اصرار دوستاش با یه دختره وارد رابطه میشه که دختره مامانش ایدز داره و با خواهرش جدا از اون و باباش زندگی میکنن و پسرههم با دوستاش زندگی میکنه و خانواده اش هم فوت کردن.تهش دختره پسره رو ترک و میکنه و با نامزدش میره ولی به پسره میگه من یه روزی برمیگردم و داستان میره به جلد دوم که اولای جلد دوم اینجوری بود که پسره خواننده شده بود
 
امضا : ^red_bloom^
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
5
بازدیدها
144
عقب
بالا