- ارسالیها
- 758
- پسندها
- 4,011
- امتیازها
- 17,773
- مدالها
- 11
- نویسنده موضوع
- #181
هکتور سرش را سمت پادشاه گرداند:
- از کجا میدونید؟
ریجس نیشخندی درنده روی لبان سرخش نشاند:
- مهاجم الان توی سردابه. کنار سربازای مرده. حدس میزنم که همون قاتل سربازا باشه اما نمیدونم برای چی برگشته.
همه از حدس پادشاه جا خورده بودند. هریس از جایش برخاست:
- پس باید زودتر یه احوالپرسی از اون عوضی بکنیم.
پادشاه هم از جایش برخاست:
- موافقم! منم میخوام اون هیولا رو از نزدیک ببینم.
***
آکامه یکی یکی ارواح را از درون خودش فرا خوانده بود و با دقت آنها را به اجسادشان پیوند میداد. احتمال زیاد آن ارواح چیزهای زیادی را از جهان ماورای ماده دیده بودند اما در هنگام فشار ورود به جسم مادی بیشتر آنان را از یاد میبردند که چه چیزهایی را دیدهاند.
آکامه با پیوند دادن آخرین روح از روی زمین برخاست و آهی پر...
- از کجا میدونید؟
ریجس نیشخندی درنده روی لبان سرخش نشاند:
- مهاجم الان توی سردابه. کنار سربازای مرده. حدس میزنم که همون قاتل سربازا باشه اما نمیدونم برای چی برگشته.
همه از حدس پادشاه جا خورده بودند. هریس از جایش برخاست:
- پس باید زودتر یه احوالپرسی از اون عوضی بکنیم.
پادشاه هم از جایش برخاست:
- موافقم! منم میخوام اون هیولا رو از نزدیک ببینم.
***
آکامه یکی یکی ارواح را از درون خودش فرا خوانده بود و با دقت آنها را به اجسادشان پیوند میداد. احتمال زیاد آن ارواح چیزهای زیادی را از جهان ماورای ماده دیده بودند اما در هنگام فشار ورود به جسم مادی بیشتر آنان را از یاد میبردند که چه چیزهایی را دیدهاند.
آکامه با پیوند دادن آخرین روح از روی زمین برخاست و آهی پر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.